من بچه بودم تو مدرسه بچها همدیگه رو کول میکردن نوبت من شد که منو کول بگیرن ببرن تو کلاس لعنتی رفتیم تو کلاس معلم امد تو بعد منو دوستام التماس نمره منفی نزاره دیگه هیچی دیگه گذاشت😐
این تبادل نظرهایی که میبینید برای من نیست. من این اکانت رو از دوستم گرفتم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شبا از خوابگاه در میرفتیم،یه جوی آب بود که دوتا مدرسه رو بهم وصل میکرد،شلواراو میزدیم بالا ،نصف شب و میرفتیم تو جوی آب و از سوراخ دیوار ک برای در شدن آب بود رد میشدیم میرفتیم اون یکی مدرسه😐 الکی ول میگشتیم حس مافیا و گنگسترا بهمون دست میداد و خیسه آب برمیگشتیم😐تا صبحم سگ لرز میزدیم و سرما میخوردیم😐