دوسال پیش عاشق پسر عمم شدم ولی اون عاشق یکی دیگه شد...ازش خواستم بیاد با هم باشیم ولی نیومد و منم مجبور شدم تو مراسم عروسیش شرکت کنم...بعدش پسر عموم اومد خواستگاریم منم جواب مثبت دادم با اینکه نه پول داشت نه قد نه قیافه نه خونه و ماشین،ولی از بچگی جونش برام میرفت البته کار داره...حالا میبینم اصلا معیارهای منو نداره فقط الکی دارم جلوش لبخند میزنم الکی بهش ابراز علاقه میکنم...نمیتونمم به هم بزنم چون مطمئنم آهش منو نیگیره و اینکه روابط کل دو خانواده به هم میریزه و از همه مهم تر دل پدر مادرم میشکنه....دلشکسته ترین آدم دنیا قطعا منم
سلام گلم ما یه گروه تلگرام زنونه داریم اگه دوست داری بیا تا از تجربه های همدیگه استفاده کنیم
https://t.me/joinchat/CPnIYkdB0sNjNWJk
بنظرم دوسش نداری جداشو
وا بهم بزن خوب نامزدی برای همین وقتاست دیگه
به نظرم بدبختش نکن
جدایی الان بهتر از دو سال دیگست
جداشو بعدا بیشتر زجرمیکشی
یه آقایی بود میگف توی ازدواج چیزی به اسم ترحم نداریم. ترحم نکن و بخاطر اینکه دلش میشکنه و اینا؛ زندگی خودتو خراب نکن
همین که صادقانه دوستت داره کلی ارزش داره. اگه مسئولیت پذیره تو کارش موفقه صبر داشته باش کمی. البته اگه حقیقتا دلت باهاش نیست وقت خودتو اونو تلف نکن نباید که یه عمر بسوزی برای رابطه فامیلی
خودت انتخاب کردی ک دلشکسته باشی و تا اخرعمر غصه بخوری
ه
خب اینکه ناراحتی نداره
منم نامزدتو دوست دارم😄
عزیزم عشق به مرور زمان تو زندگی بوجود میاد. همینکه طرف مقابلت پاک و خوب و سالم و کاری و اهل زندگی باشه، باید شکرگذار باشی. نگران نباش،درست میشه عزیزم،
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
