من مجردم
ولی مامانم تعریف میکرد میگفت عمه هام قرار بود برن خونشون برا ناهار
مامانمم تازه عروس بود و 16ساله اشپزی بلد نبود
میگه کوکو لوبیا سبز درست میکردم هی میسوخت اینم از پنجره پرت میکرده پایین
نگوو وقتی یکیرو پرت میکرد میره میوفته تو سر بابا بزرگم
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣🤣😂وای باور‌داری من انقدر خندیدم شکم درد گرفتم ولی منم وقتی نامزد شدم ینی شب نامزدیمون با اینک همه مخالف بودن انقدر خوشحال بودم انگار ن انکار می کنارمه دوس داشم اونجا بوسش میکردم ولی با ی حرف مامانم ب خودم اومدو🤨😂😂😂😂😂😂
سوتی در این حد ک خونه باغ مادرشوهرم اینا بودیم تو روستا اتاق منو شوهرم مجزا بود صب ک از خواب بیدار شدیم خواهرزاده های شوهرم دوقلو ان اومدن بالاسرمون منم خیالم راحت بود ک زود بیدار شدم همه مدارک 🙈 رو جمع کردم 😁 نگو تو تاریکی شب ی بسته ک از ن دو م از کیفم افتاده کنار بالش و من ندیدم😱 خواهرزاده شوهرم گف زندایی این چیه؟؟ 😐واای منو میگی مردم از خجالت تو همون حال خندم گرفته بود نمیدونستم چی بگم گفتم از داییت بپرس🤣🤣 رنگشم قرمز بود جذاب بود برا بچه😅😅 در همون حین خواهرشوهرمم اومد فک کنم دید😑😑🤦♀️
من وشوهرم خونمون تنهابودیم مامان بابام رفته بودن ده ماتنهاخونه🙈🙈شوهرم تازه ازحموم اومدبیرون لباس تنش نبودیهوداداشم اومد خونمون...توراه پله هاهی مامانموصدازدشوهرم بدبخت چادرمامانمودورش گرفت نمیدونس چ غلطی بکنه🤣🤣🤣داداشمم اون موقع عقدبودفک کنم موتورشوهرمودیده بودتاته قضیه روخوند....بمیرم هیچی نگفت رفت.....الآن میخندم ولی واقعاوحشتناک بود😵😵😵😵😵
والا مجردم ولی یکی از فامیلامون تازه ازدواج کرده دختره همش دستش به ریش موهای پسرس نمیدونم انگار فیتیش داره انقدرم لوسن تو حلق هم حرف میزنن تنفسشون محتل نمیشه😐
