عنوان
یعنی امروز تو دانشگاه جوری خوار و خفیف شدم که دلم میخواست زمین دهن باز کنه برم توش😩🤕🤦🏻♀️😩
1831 بازدید
|
66 پست
اصن یادم که میوفته دلم میخواد کلمو بکوبم به دیوار😩😩😩😩😩😩😩😩😩😩
امروز سر کلاس بودیم بعد من فکرم یه جای دیگه بود استاد از یکی از بچه ها درس پرسید، بعدش که دید من دارم در و دیوارو نگاه میکنم گف شما گفته های ایشونو جمع بندی کن🤕
بعد من یه دفعه هول شدم گفتم ها؟ چی استاد؟؟ بعد همه خندیدن حتی خود استاد
اما داستان اینجا تموم نمیشه😩 اصل ضایع شدنم اون جایی بود که از کلاس که در اومدم داشتم از پله ها میرفتم پایین، تو پله ها یکی از پسرای کلاس که حس میکردم انگار از من خوشش میومد (دقت کنید میومد، فعل ماضی🤕 با این دسته گلم دیگه پشت سرشم نگا نکنه فک کنم) اومد یهو در مورد کلاس یه سوال پرسید
