دلیلتون چیه ؟ من خودم اینه که مامانم نسبت به من بی اهمیته. اخر همه چیزای شخصی خانواده رو میفهمم. بهم احترام گذاشته نمیشه.
مدونین نیازی نیست بگن دوست دارم فقط نیازه با کارات بفهمونی. مامانم میگه همین که بابات مرد نگهت داشتم خیلیه.
لباس نه
کفش نه
فقط تحصیل دلیلش اینه که باید پولدارش بشی بهم پول بدی الان 30 خورده ای سالمه هنوز همونه. بهم میگه پول ندادی. مگم نه. چون نخواستم ندادم
اصلا یه وعضی
فلانی اومد بدو بدو برو چیزای خگب خوب بخر. وقتی هم چیزی نداری تو خونه نازنین همشو میخوره
من ازش متنفرم
چقد بد نوشتی سرم درد گرفت از نگارشت
مادرم بیشتر دنبال جلب توجه دیگران بود خصوصا خانواده شوهر خیلی منو پیششون خرد کرد الان مقداری بهتر شده گوش شیطان کر
من اینقد عاشق مادرم هستم که نمی تونم باور کنم حس تنفر بین مادر و فرزند اصلا به وجود بیاد
مامان من میگه بچه عصای پیری هشت کلا پرستارمیخواد نه بچه
سخت گیر تر از مادر خودم ندیدم واقعا تو زندگیم
ولی نه ... عاشقشم
واقعا فکرش هم عصبیم میکنه
مامانم دنیامه
بچه ها میتونن از پدرومادرا متنفر باشن اما اکثرپدرومادرا جونشونو واسه بچشون میدن ...بعضی مادرا هم مثل مادر شما محبت کردن بلد نیست وگرنه مطمئنم دوستت داره
بگو خب تو زاییدیم،مجبور بودی لابد وگرنه نگه نمیذاشتی که حالا منت کنی.خودم که از سرکوچه نیومدم.
اینا میگذره تو لحظه آدم ناراحت میشه نگید متنفرم ، والا منم تو زندگیم یه جاهای یه حرفایی زده شد حالا با کارشون یا با حرفشون ناراحت شدم اما نتونستم بگم متنفرم چون عاشقشونم اوناهم اگه حرفی زدن از ته دلشون نیست ، شماهم اگه می تونی در توانت هست کمک کن مگه چی میشه؟ کار خیر دیگه مادر و غریبه نمیشناسه این همه زحمت کشیده برات گناه داره اینجوری نگو
