2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیانت نه اما یه توهین ساده و من حدا شدم 

دوستدار حیوانات ♥️دخترم انقدر دوستت دارم که تو را هیچ گاه به دنیا نمی آورم ..♥️ حتما حتما بخوان ⬅️دوست صمیمی داشتم به اسم مبینا که از خواهر نزدیک تر بود بهم .. ۳ روز مونده بود به تولدش بحث کوچیکی کردیم که ازش خیلی ناراحت شدم … و قصد داشتم به دلیل ناراحتی که ازش داشتم به تولدش نرم ..روز تولدش شد و ساعت ۷ ۸ شب شده بود و هنوز نرفته بودم اما یهو گفتم بزار برم تولد بهترین دوستمه و همو بغل میکنیم همه چی یادمون میره .. بهش تکست دادم عزیزترین خواهر دنیا منو ببخش و من دارم میام تولدت .. اما این اخرین پیام من بود .. او روز تولدش به اتوبوس خورده بود و حالا تمام زندگیم به این میگذرد که آیا کینه به کسی که دوستش داریم ارزشش را دارد ؟ …آیا ارزش دارد به او همین الان نگوییم دوستت دارم ؟ ..♥️ 

مگه باهاش اصلارابطه نداشتی

💔همسرم💔جای توزیرخروارهاخاک نیست بلکه کنارمن هست کنارمنی ک عاشقانه تورودوست داشتم ودوست دارم و دوست خواهم داشت😔        💔همه کسم💔توازپیشم پرکشیدی ورفتی واکنون من ماندم و آینده ای پرازدرد😔
چه توهینی

که قبل من با اون پسر … اره دگ‌

دوستدار حیوانات ♥️دخترم انقدر دوستت دارم که تو را هیچ گاه به دنیا نمی آورم ..♥️ حتما حتما بخوان ⬅️دوست صمیمی داشتم به اسم مبینا که از خواهر نزدیک تر بود بهم .. ۳ روز مونده بود به تولدش بحث کوچیکی کردیم که ازش خیلی ناراحت شدم … و قصد داشتم به دلیل ناراحتی که ازش داشتم به تولدش نرم ..روز تولدش شد و ساعت ۷ ۸ شب شده بود و هنوز نرفته بودم اما یهو گفتم بزار برم تولد بهترین دوستمه و همو بغل میکنیم همه چی یادمون میره .. بهش تکست دادم عزیزترین خواهر دنیا منو ببخش و من دارم میام تولدت .. اما این اخرین پیام من بود .. او روز تولدش به اتوبوس خورده بود و حالا تمام زندگیم به این میگذرد که آیا کینه به کسی که دوستش داریم ارزشش را دارد ؟ …آیا ارزش دارد به او همین الان نگوییم دوستت دارم ؟ ..♥️ 

داشتم از مسجد میومدم خونه ک تو خیابون ماشینش دیدم اهمیت ندادم رفتم خونه 

ساعت ۲ اومد گفت سرکار بودم 

ساعت ۵ اینام رفتم کرج 

اونموقعی هم ک دیدمش ساعت ۵ اینا بود




خوابید خواستم عکسای عروسی خواهرشو بفرستم واسه خودم کع پیاماشو تو تل دیدم 




عکس گرفته بودن تو کافه 




زنه رو هم سلطان مراد سیو کرده بود 



رفتم بالا تر دیدم دختره عکس اونجاش فرستاده بود 

 هی میگه بخاطر بچه است 

و جلو خودمم لاهاش حرف میزنه

دیگه گذشتم


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

خ سخته

fbgdcfsdc | 8 ثانیه پیش

دعام کنید لطفا

elim83 | 21 ثانیه پیش
2791
2779
2792