چندماهیه داداشم ازدواج کرده .کلا ما خانواده بی حاشیه ای هستیم و تحت هیچ شرایطی اهل اینکه به عروس تیکه بندازیم یا حرفی بزنیم نیسایم.عروس خانم هم واقعا دختر مودب و خوبیه.فقط مشکل ایته که هر جا دعوت میکنت یا حتی خونه و ویلای خواهرم که مرتب میرن حتی یه لیوان رو جابه جا نمیکنه .خواهرم واقعا خسته میشه و الان داره روابطشو کمتر میکنه باهشون .ولی مامانم هم سنش زیاده وهم مریض حاله ومدام دولا راست نیشه و خیلی گناه داره .ولی میگه عیب نداره بزارین من فدای عروس بشن ولی کسی ناراحت نشه .خونه ما هم همینه .البته من کلا دوست ندارم مهمون کار کنه .ولی مامانم واقعا توانشوونداره .به داداشم سربسته گفتیم که مامان سختشه کاش کمک کنه هنسرت که گفت اونایی که کمک میکنن کلفتی تو خونشونه😂
🌱یه چند وقت نمیام سایت دیگه کار داشتید درخواست بدید🌱مخالف نظر من به هیچ عنوان ریپ نزن حوصله بحث ندارم تشکر😅 معنی نخود ته دیزه= بچه ته تغاری ،خیلی پرسیدید گفتم بزارم تو امضامᅟ
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
الان جوری شده که خواهرم به مامانم گفته ما دیگه شام وناهار نمیاییم که نره کار اونهمه آدمو نمیتونه انجام بده .وولی عروس فقط میشینه سرمیز تا کل کارا تموم شه وبعد بلند میشه
عروس ما هم اوایل کمک نمیکرد مادرم همش تیکه میپروند ولی رفته رفته خودم صداش میکردم مثلا عزیزم اون لیوان بیار یا اینو ببر دفعه ی قبلی قبل اینکه من بگم خودش زودتر میکرد ولی در هر صورت اجباری نیس
گفتند محبت کنید از محبت خارها گل میشوند مامحبت کردیم کسی گل نشد خودمون خار شدیم خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی که بهم دادی ❤
من کاری به نسبتهای فامیلی ندارم، تو ادب و شخصیتم نیست جایی برم و بشینم سرجام تکون نخورم. بقول مامانم نمیتونم عین مرغ بخورم و برم!
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
خواهرت چه تقصيري داره مدام بايدجلو عروستون خم و راست بشه اما به زور كه نميتونين ازش كار بكشين ولش كنيد فقط روابطتون رو باهاش كم كنيد خواهرت هم نزاره بيان ويلاشون