دختری که کلی خاستگار عالی داشت...خوش سروزبون و شاد ...تحصیل کرده...شاغل...زد و یه همکلاسیش عاشقش شد اون اول قبول نکرد بعده ۵ سال اونم دلشو بهش باخت...با سختی ازدواج کردن...عشقش قرار بود همه کار برا خوشبختیشون بکنه...ولی همین که عروسی کردن شوهره همه چی رو فراموش کرد...تن به کار کردن نمیداد...کار میکرد ولی نهایت تلاش رو هرگز...همش دنبال کار اداره ای بود...بعد کلی سختی و پول جمع کردن سرمایشون شد ۵۰۰ میلیون که ریسک کرد و همه ریخت تو بورس...زد تو یه سهمی که۸۰ درصد ضرر داد...رسما بیکار شد...بچه دار شدن دختره بدبخت قصه هر روز هفته اداره....بچه داری ...مهمون داری..ظرف ..جارو و غذا...الان سه ساله شوهرش بیکاره....خرج خونه رو دوششه....غصه میخوره ..همکاراشو میبینه با شاسی بلند و کادوهای انچنانی تولد و روز زنو....این در حالیه که این از همه اونا سرتره....همه میگن شوهرت چیکاره اس و اونم الکی میگه شرکت کار میکنه و با این سوال بارها تو خودش فروریخته....شوهرش عوض شد میگه منت نذار...غر نزن...کلا حرف نزن...شبها با دلشکسته گریه میکنه تا خابش ببره و شوهرش ساعت هاس خابه....حسی بینشون نمونده....این اقتصاد و دولت مرداش تمام زندگی و خوشی رو ازشون دزدیدن....برا آروم شدن دل غمگینش دعا کنین خیلی تنهاس
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.