سلام پسر منم ۵ سالش بود ۴۵ روز پیش فوت کرد
یه ویدیو دیدم زه دکتر میگفت روح وجود نداره جسم نابود نیشه و تمام یعتی مسر من نابود شد تمام؟
دارم دق میکنم اینجوری باسه خدایا کمکم کن
سلام گلم انشاالله با این روش های جدید باردار بشین
جاریم باردار نمیشد با روش های جدید باردار شد نمیدونم اسمش چیه تو رحم خودش گذاشت دکترا بعد دوتا بچه باردار شد دوباره با روش جدید دختر دار شد دخترش اینقد نازه
منم پسر ۵ سالمه از دست دادم شاید زنده نمونم از غصش پیرم کرد
۴۵ روز شد
نمیدونم دلم صبر میشه یا نه
حالم خوب میشه یا نه
ولی فعلا خوب نیستم
میخوابم یه چرت میپرم پسرم یادم میاد سر تا پاش خاطراتش
سلام عزیز دلم.خدا بهتون صبر بده🖤
این امکان نداره.حرف های اون دکتره با سخنان خدا تو قرآن تناقض داره.معنی قرآن رو بخونی متوجه میشی که اون دنیایی هست، اگر نبود پس ما بی هدف به این دنیا اومدیم!!! برنامه زندگی پس از زندگی رو حتما حتما دانلود کن ببین.روح پسرت داره تو بهشت تو دامن خانم فاطمه زهرا س پرورش پیدا میکنه تا رشد کنه تا وقتی که شما بهش ملحق بشی و بسپاره دست خودتون
تو همین نی نی سایت تامیک هس میگن روح وجود نداره کسی فوت کنه تموم میشه خلاص
اینقد دلم گرفته بود بخاطر بچم دیروز
دلم میخواد بچم بزرگ بشه و دانا برم واقعا داشته باشمش خیلی دلم میخواد دوباره ببینمش خیلی خیلی
دلم براش خیلی تنگ شده
وقتی یه چورتم میزنم روزا میپرم همه وجودم ناآرومه ناراحتم خاطراتش یادم میاد سر تا پاش قد و هیکلش قیافه قشنگش
خیلی درد داره داغ فرزند
این تاپیکو بخون
ببین اموات خیلی آگاهن.پس وجود دارن که آگاهن
این تاپیک هم عالیه
من تنهام با دو تا بچهام و همسرم که بچهام میرن مدرسه همسرمم میره سر کار تو خونه تنهایی سختمه حالم ندادم صبح ها بیرون برم
خونوادمم خارج زندگی میکنن پسر بزرگمم خارج هس ۱۸ سالشه
بچه کوچیکمو گفتم اینو ناخواسته تدا بهم داده . خدا پسش گرفت
اینقد خوشگل بود انگار خدا سر فرصت آفریده بودتش
هیکلش درشت قیافه خیلی خوشگل موهاش اینقد پر پشت و براق بود بدنش همش بوی خوش میداد همیشه خوشبو بود
یه دفعه ای از بغلم از پیشم پر کشید خیلی سخته بخدا این داغ
چشم اعتنا نمیکنم چون واغ دارم حساس شدم
اونا ضد اسلام ان
فقط اعذاب وجدان دارم میگم گاش زود میبردمش دکتر خوابم نبورده بود منم مریض شده بودم دارو خوردم خوابم بورد اون رفت روی سرامیک های سرد خوابیده بود سینه پهلو شد اسفراغ میکرد من کم عقل شربت استفراغ دادم بعد دادم بغل دخترم که برم لباساشو بیارم ببرمش بیمارستان اومدم دیدم نفس نمیکشه
میخواستم ببرمش دکتر داشت بالا می اورد و هم لیهال داشت گفتم با این وضعیت چجوری ببرمش گفتم بزار بند بیاد میبرم
اشتباه کردم
نه عزیزم کار تو اشتباه نبوده.تو وظیفتو به درستی انجام دادی.توروخدا عذاب وجدان نگیر.تاپیک دومی که برات گذاشتم درمورد داغ عزیز از دست رفته هست.مطالبشو خوب بخون.به همه ی جواب سوالات میرسی.مگه میشه خدایی که دونه های انارو اینهمه منظم کنار هم چیده اتفاقات زندگی مارو نامنظم چیده باشه؟!!!این امکان نداره. اون اتفاق باید میفتاد چون خدا برنامه ریزی کرده بود.اگه پیمانه ی عمر پسرتون تموم نشده بود حتما حتما خدا از یه طریقی نجاتش میداد مطمئن باش.اما عمر پسرتون تموم شده بوده و رشدش به حد کافی رسیده بوده و وقت کوچ به اون دنیا رسیده بوده.اصلاااا نگو به خودت اینجوری.خدا طبق برنامه جلو رفته وشما نمیتونستی دخالتی توش کنی.حکمت همه ی اینها رو اون دنیا میبینیم.
وقتی عمر کسی به دنیا باشه خدا از هر طریقی که هست نمیذاره طرف فوت کنه حتی اگه از چندین طبقه بیفته.بالاخره یکاری میکنه که اون فرد نَمیره.شاید تو اینستا از دوربین های مدار بسته دیده باشی که خدا چه کارهایی میکنه که طرف از دنیا نره چرا؟چون هنوز ماموریتی که به عهدشونه رو باید به دزستی انجام بدن.اما برعکس کسانی که پیمانه ی عمرشون تموم شده بدون هیچ اتفاقی در جا فوت میکنن .اینها همه برنامه ریزی شده است.وباید اتفاق بیفته و شما دخیل نیستی تو این حادثه ها و مرگ ها.خدا داند و بس.میدونم خیلی سخته داغ فرزند.با تمام وجودم درکتون میکنم.از خدا براتون صبر زینبی میخوام.🖤🤲
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
