2777
2789

هنوز بهش فکر میکنم میمیرم از خجالت🤦🏻‍♀️😂🤕

بیرون بودم با دوستم یه دفعه یه پسره با خنده بهم گفت هی طنی چطوری ،من یکم با تعجب نگاش کردم گفتم شما؟ گفت فلانیم دوست بنیامین(برادرم ) منم خندیدم گفتم اهاااا تویی!با لباس نشناختمت🤦🏻‍♀️😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ 

چون هروقت دیده بودمش با لباس معمولی بود یا راحتی نمیدونم چرا اینو گفتم بهش😐




چند شب پیش هم تو جمع پیش دختر عمه و پسرعموهام بودم میخاستیم فیلم ببینیم بعد پسرعموم میخاس کنار من بشینه نمیدونم چرا گفتم جای من نیا بوی خون میدم🤦🏻‍♀️

😂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اول مهر بود بعد ما گروه سرورد بودیم منتظر بودیم صدامون کنن بریم سرود بخونیم 

بعد مجریه داشت میگفت بوی ماه مهر بوی دوستی بوی ومهروصفا و...

منم این طرف داشتم به رفیقام که پشت سرم بودن میگفتم بوی عن بوی عرق معلنا  بوی زراشون  و...دیدم بچه ها نخندیدن سرمو بلند کردمووووو دیدم ناظممون پشت سرمه 

دیگه نگم که زن عموم که اونجا معلمه اونقدرررر گفت شرمندم شرمنده که...😂😂😂😂

لینکِ زندگیتونو به هرکسی ندین که جوین بده لفت بده(:       درخواست دوستی اصلااااا قبول نمیکنم کاری داشتید یجا تگم کنید)
اول مهر بود بعد ما گروه سرورد بودیم منتظر بودیم صدامون کنن بریم سرود بخونیم  بعد مجریه داشت می ...

😂

دل روشنم به تاریکی ها میخندد🌱💛🙂اگه با نظرم مخالفی ریپ نزن❌اگه دلتون رو رنجوندم یا بهتون بی احترامی کردم معذرت میخوام🙏🏻❤

خلاصه

سوسک افتاد توخورش قیمه لحظه ای ک سفره پهن بود با کفگیر انداختم بیرون خودم نخوردم دادم مهمونا زدن ب بدن

مجبور بودم


گفتم غم تو دارم گفتا گمشو کثافت گفتم که مال من شو گفتا با این قیافت؟_گفتم زمهرورزان رسم وفا بیاموز_گفتا وفا رو ول کن چنده حقوق پایه ت؟!_گفتم که پول ندارم اما پر از شعورم گفتا شعور نداری بی پول بی نزاکت _گفتم مگر چه کردم گفتا که خواستگاری _گفتم مگر که جرم است گفتا بی مایه اری!
اومدم بگم وقتی بچه ها متولد میشن گفتم وقتی بچه ها تولید میشن😐🤲

وااای یاد پدرشوهر بیچارم  افتادم. ی بار تو ماشین بودیم. بعد بچه های من خیلی نق میزدن منم داشتم باهاشون سرو کله میزدم. پدرشوهرم خواست بگه بزرگ کردن بچه خیلی سخته گفت درست کردن بچه خیلی سخته. شوهرمم نه برداشت و نه گذاشت گفت بابا بچه بزرگ کردنش سخته. درست کردنش که کاری نداره

وااای یاد پدرشوهر بیچارم  افتادم. ی بار تو ماشین بودیم. بعد بچه های من خیلی نق میزدن منم داشتم ...

فقط حرف شوهرت مطمئنی در اون لحظه حواسش بوده چی میگه؟

من به توان تو رسیده‌ام💑    اي <برتر از خيال و قياس و گمان و وهم  /  وز هر چه گفته اند و شنيديم و خوانده ايم>شکرت ،که مزید نعمت است
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز