من جهازمو نگرفتم پولش دادم شوهرم خداروشکر تو کارش کم و بیش موفقه قرار بود خونواده اش کمکش کنن همون طور ک واسه بقیه پسرا خونه ساختن واسه اینم بسازن ولی هیچی ب هیچی
خیلی ناراحتم ازشون
من همیشه بخودم میگفتم باید مثل پدر مادر خودم دوسشون داشته باشم واقعا هم خیلی باهاشون مهربونم اما جاری هام اینجوری نیستن کمتر میان احترامشون هم سر جاشونه
حالا بنظرتوک بشوهرم بگم بیخیال ول کنیم باباش اینا رو انقد نگیم خونه ما رو بساز
خودمون بسازیم
بعد کمتر بریم خونه مادر شوهرم