در واقع خدایی که اون ها ترسیم میکنن اصلا خدایی نیست که قرآن معرفی میکنه.
رابطه درست انسان با خدا رابطه “عبد و مولا” هست. یعنی پروردگار عالم، دستور میده و انسان به عنوان عبد اطاعت میکنه.
این اطاعت هست که انسان رو از فرشته ها بالاتر میبره.
چنین انسانی دیگه نیاز نیست بشینه یه جا به خونه و ماشین فکر کنه تا جذبشون کنه!
کافیه که اراده کنه، میتونه طی الارض داشته باشه، میتونه مرده رو زنده کنه، میتونه در انسان ها تصرف کنه و بالاترین قدرت ها رو به دست بیاره
قانون جذب حداقلیات توانایی های ذهن رو در بر میگیره
ولی حداقلیاتی که نمیذاره دیگه انسان به حداکثرها برسه…
بله قانون جذب برای اینکه انسان های مرده رو به یه حرکتی وادار کنه خوبه.
حداقل طرف یه تکونی به خودش بده این بد نیست.
ولی این جور مباحث در ادامه ضررهایی که داره خیلی بیشتر از این سودش هست.
چون آدم رو دچار جهل مرکب میکنه.
و بدترین حالت برای یه انسان اینه که دچار جهل مرکب بشه.
طرف هیچی در مورد خدا و زندگی نمیدونه ولی خودش رو از همه داناتر میدونه!
دیگه حتی مراجع تقلید رو هم قبول نداره و به خدای ساختگی خودش دلخوش هست…
خدایی که دستوری نمیده… خدایی که…..
دیگه بقیش رو نگم!
در کل یه بت بزرگ درست کرده و به عنوان خدا ازش تشکر میکنه و حاجاتش رو میخواد!
مروجین مباحث قانون جذب عموما افرادی هستن که پایبندی خاصی با دستورات دینی ندارن و از دین فقط برخی حرفای گل و بلبلی رو میگیرن و به عنوان مستندشون برای افراد مذهبی قرار میدن
عموما براشون نماز اول وقت مهم نیست. براشون رعایت تقوا مهم نیست. چیزی به نام محرم و نامحرم براشون مفهومی نداره و …
البته بین اونها ممکنه افراد ظاهرا مذهبی و حتی روحانی هم باشن ولی عموما تاکید خاصی بر اجرای دستورات الهی و تقوا ندارن.
ولی بحث کنترل ذهن برای تقرب یه بحث کاملا دینی هست که توسط یکی از اولیای الهی و خوبان عالم یعنی استاد پناهیان مطرح شده.
کسی که خودش در تقوا سرامد هست و نفس گرمش باعث هدایت هزاران انسان دیگه شده…
طبق قانون جذب اگه کسی به چیزایی که روش تمرکز میکنه نرسه، بهش میگن که تو خوب نتونستی روش تمرکز کنی!