من توزندگیم کلی سختی کشیدم کلی انتظاربرای رسیدن ب خیلی چیزا.توکل عمرم یه بارخوشحال شدم که خدامنومنتظرنذاشت وتوروزودترازاون چیزی ک فکرشومیکردم تودلم گذاشت.ولی افسوس ک عمرشادی من بابت حضورت 24ساعتم نبودب محض فهمیدن وجودت تودلم درحالی ک کلی تدارک دیده بودم ک این خبروب بابات ک ازسرکارمیادبگم افتادم ب لکه بینی واواره این دکتراواون بیمارستان شدم.توهم منونخواستی مامانی.14روزباوجودلکه بینی وگاهی خونریزی گفتم میمونی کلی نذرکردم ک بمونی تودلم ولی اخرش ازوجودم خیلی راحت کنده شدی ورفتی.حتی بدون کورتاژوقرص سقط شدی ومنونخواستی.دارم ازغم وغصه میمیرم.