2777
2789
عنوان

اتاق خوابم از شوهرم جدا کردم

707 بازدید | 28 پست

شوهرم عادت داره همه چیز و ازم پنهون کنه منم خسته شدم بهش گفتم تا بزرگ شدم بچه ها میمونم بعدم میرم . مثلا خواهر برادرش که میان خونه ما میشینن درگوشی حرف میزنن یا اینکه میرین تو پارکینگ  .. . البته فقط تو خانواده فقط شوهر من اینجوریه گاهی که دارن درگوشی میحرفن بردا شوهرم دست جاریمو میگیره میبره تو جمعشون . منم تو اشپزخونه 🤪

اینم بگم اصلا برا خانوادم احترام نمیزاره  پدر مادرم یه شهر نزدیک مازندگی میکنن هفته گذشته اومدن خونه ما ،شوهرم سر کار بود منم دیدم یه ساعت و نیم دیر اومد زنگ زدم گفت یه جایی کار دارم الان میرسم بعد دو سه شب جایی مهمون بودیم داشت یه موضوعی رو تعریف میکرد یهو سوتی داد که اره من خونه عموم بودم منم  عصبانی شدم که چرا یه شب دیگه نرفتی عموت که همینجاس . 

حالا چرا اتاقو عوض کردی😂😂

اینقدر دوست دارم شوهر ایندم پلیس نیروانتظامی (مخصوصاموادمخدد)باشه از اون پلیسا که قد بلندی دارن هیکلین بازوهای بزرگی دارن و چشم ابرومشکین ته ریش دارن  و باهمه مغرورن و اخمو فقط با خانوادشون مهربونن😎یه صلوات بفرستین همینطور که میخوام بشه فرهنگیانم قبول شم.ریپلای کنید شادشم♥️😻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید شوهرت راحت نیس با خانوادت . منم با خانواده شوهرم راحت نیستم و اصلا دوس ندارم بمونن خونه م . همیشه هم رفتن خونه جاری م موندن   (البته هممون توی یک شهریم  مواقع اضطراری منظورمه مث خراب شدن کولر و .. ) اینم بگم ک من 7 ماهه عروسی کردم .ولی دوس ندارم بیان بمونن . خیلی هم احترام میزارن و... اما دلم نمیخاد بمونن 

🦋 تـو فقـط قسـمتی از مـن رو میشنـاسی, من یک جهان پر از رازم🦋خانمی خودساخته که هیچ چیزی مانع رشدش نشده ❌ نمیشه❌ و نخواهد شد❌👠  
نه از همون اول پنهون کار بود حالا خیلی بدتر شده

خب بنظرم زودتر با مشاور صحبت کن نذار قهرتون طولانی شه سرد میشین ازهم

جای خوابتو تحت هیچ شرایطی عوض نکن میتونی همونجا باشی اما بی اهمیت بهش بخوابی 

نشون بده رفتارشو دوس نداری نه خودشو

چرا درگوشی حرف میزنن مگه تو جز خانوادشون نیستی یعنی چی میگن که نمیخوان تو بفهمی نکنه زن دوم گرفته هن ...

نه کلا انگار من نباید حتی از مسایل ساده خبر دار شم مثلا یه بار رفته بودن خاستگاری رسمی همه با هم  دختر فامیلشون بود شوهر منم رفته بود من نمیدونستم  بعد از دختر خواهر شوهرم فهمیدم ۸ سالشه .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792