امروز صبح دخترم با دختر خواهرشوهرم خونه ما بودن بعد رفتن خونه پدر شوهرم،خونش نزدیک خونمونه،،بعد که میره اونجا یه خواهر شوهر دیونه دارم خیلی مریضه وقتی دخترمو میبینه اتیش میگیره،،تا دخترمو دیده که با بچه خواهرش رفته خونشون دخترمنو گرفته محکم زده بچمم همش ۳سالشه😔به بچه ابجیشم دست نمیزنه فقط دخترمنو همیشه میزنه بد جورهاا و نفرینش میکنه منم چون میدونستم که بچم اونجا امنیت نداره زودی رفتم دنبالش که دیدم بچم قش کرده،دارم میمیرم از ناراحتی😭😭،فقط بخدا واگذارش کردم
نفرست دیگ
تقصیر خودته ک بچتو تنهایی میفرستی جایی
جرش میدادی کثافتو من سربچم باکسی شوخی ندارم میخاد هرکی باشه
من نمیزارم بره مادرشوهرم میاد بزور میبره که مثلا دلشون تنگ شده
اگه من بودم ویکی دست رو بچم بلند میکرد جوری جرش میدادم ک هیچ دکتری قابلیت دوختش رو نداشته باشه😐😐😐
با شما مشکلی داره عایا همین خواهر شوهر احتمالا یا نه?
نفرستش خب
عجب عمه ای
چه بیشعور و روانی ، آخه اون بچه چه گناهی داره اون شاید با شما مشکل داشته باشه ، یعنی بخاطر برادرش نمیتونه نزنه بچه رو؟؟
بقران بچه من بود به همین ساعت قسم درازش میکردم جفت پا میرفتم تو حلقش زنیکه احمق
مجرد نیست احیانا؟؟
ببخشید اسی خیلی ناراحت شدم واس بچت فوش کشش کردم تو دلم😢
اولا که بچه رو اونم به این کوچیکی جایی نذار ،بعد هم دهن خواهر شوهرت رو جوری سرویس کن دیگه از کنار بچه ات رد نشه
دو تا می خابوندی توی گوشش به خودش بیاد 😐
این اسمش عمه نی دشمنه😐💔
به مادرشوهرت میگفتی شما که این همه دلت تنگ میشه حداقل مراقب باش
😐😐😐😐😐
خدا نگذره ازش ک دست رو ی بچه بلند میکنه حیوووون
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
