2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب 


اسم اکانتت😋😋😋😋لوبیا پلو با ترشی 

دلم خواست همین الان😋😋😋

دخترم تو تکه کوچکی از بهشت هستی که از آسمان جدا شده❤😍  پرنسس مامان نورچشمم خیییییییلی عاشقتیم من و بابایی ❤😘💕خدایاشکررررت😍😍😍

بابام اینا چند تا دوست بودن که از ابتدایی با هم بودن. وقتی ازدواج کردن هم یه جلسه‌ی خانوادگی گذاشتن و ماهی یک بار همو میدیدن. هر ماه خونه‌ی یکی

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

بعدا همه‌شون بچه‌دار شدن. خلاصه اینجوری شد که ما هر ماه همو میدیدیم. عروس ما تو بچگی از داداشم خوشش می‌اومده. من البته اینو یادم رفته بودا، خودش بعدا یادم انداخت خخخخگفت یادته وقتی بوه بودم، تو فهمیدی و گفتی میدونم داداشمو دوست داری؟


گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

بعدا تو دبیرستان داداشم هم عاشقش شد. حالا دیگه عروسمون نسبت بهش حسی نداشت.

یه شب داداشم اومد پیشم، هی حرفهای مختلف زد. فهمیدم میخواد یه چیزی بگه. خلاصه گفت من عاشق یه دختری شدم.

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

اون وقتا داداشم یه دوست خیلی صمیمی داشت که صبح تا شب خونه‌شون بود. پسره یه خواهر ببخشید عتیقه هم داشت. از هر لحاظ. 

راستش فکر کردم اونو دوست داره. گفتم فلانیه؟ خدا خدا میکردم بگه نه، ولی الکی گفت آره

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟

نمیدونید بچه‌ها داشتم سکته میکردم. ولی دلم نیومد بگم بده. میترسیدم قولی به دختره داده باشه و با حرف من بینشون به هم بخوره و گناهش بمونه گردن داداشم. الکی گفتم: عه؟ خب حالا اگه بهش نگفتی، فعلا نگو. الان وقت درس خوندنه. بعدا اگه چند سال دیگه خواستیش، بهش بگو

گل بهاری، بت تتاری، نبیذ داری، چرا نیاری؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792