۳ ماه و نیمه کات کردیم اونم نزدیک مجلس خواستگاری💔
دلیلشم بیش از حد عصبی بود تعادل نداشت دهن بین بود از کاه کوه میساخت بداخلاق و بددهن بود و وقتی بحثمون میشد ب جای اینکه بمونه حلش کنیم میرفت محل نمیداد یا کارایی میکرد ک لجم دربیاد خانوادشم مخالف بودن و هرکاری میکردن جدا شیم از حرف بگیر تا جادو و جنبل
اوایل خیلی خوب بودا خیلی خوب نقش بازی کرد ک من گفتم بهتر از این وجود نداره اما وقتی از دوس داشتن و موندنم مطمئن شد اینجوری شد و خودشو نشون داد و روز ب روز بدتر شد و بعدشم هی گفت من خانوادم مخالفن دوستای متاهلم میگن ازدواج نکن بدبخت میشی ما اخلاقمون بهم نمیخوره ازدواج کنیم پیش هم آرامش نداریم برام تکراری شده و کلی حرف این مدلی و منم هرچی تلاش کردم درست نشد و شخصیت و غرورم له شد و کات کردیم
اگه بود پس فردا دومین سالگرد آشنایی و دوستیمون بود
خیلی دلم گرفته اعصابم خورده دلم میگه برم پیام بدم برگردم عقلم میگه اینکارو نکنم خسته شدم از این اوضاع مریض شدم از این دوری 😭
چیکار کنم 😔😔