سلام دوستان میخوام ازتون مشورت بگیرم من میخوام برای دانشگاه فرهنگیان بخونم اما تحقیق کردم وقتی وارد بشی تمام هفته درگیر کلاسی،ماهم خونمون شهرستانه به همسرم گفتم (دوساله عقدیم عروسی هنوز نگرفتیم داریم خونه میسازیم)گفت تو برو من نمیتونم باهات بیام واقعا هم راست میگه نه ماشین داره نه پول هنگفت چون همه خرج ساخت خونه کردیم،منم میترسم چهار سال ولش کنم برم دانشگاه میگم اگه به راه کج رفت چی؟از این ور هم قید دانشگاه بزنم از هدفم ک معلمی بود همیشه گذشتم خیلی فکرم درگیره چیکار کنم برم دانشگاه یا نه،به خانوادم گفتم میگن برو درست بخون اگه فرهنگیان هم قبول شدی برو دنبال هدفت شوهرت اگه بخواد سمت خلاف بره تو باشی یا نباشی هم میره میدونم تا حدودی راست میگه ولی من دوست داشتم باهم بریم همون شهری که دانشگاه دارم اونم میگه نمیتونم بیام،میدونم اگه واقعا عزمش جزم شد میاد واقعا فکرش کنید مثل مدرسه هس خیلی کم میتونم برم شهر خودم واقعا سخته مردو رها کنی بری جای دیگه تازه بعضی وقتا مشروب هم میخوره پیشم میترسم در نبودم رفیق باز بشه و مشروب خوریش همیشگی بشه و...خلاصه نمیدونم کار درست چیه،بابام میگه اصلا شاید یکی دو ماه رفتی دید بدونت طاقت نمیاره اونم جمع کرد بیاد پیشت اخه شوهرم خیلی منو دوست داره بهم وابسته ایم.میدونم قبول شدنم تو فرهنگیانم ممکنه یه درصد باشه ولی خب بر حسب اون یه درصد واقعی شد باید من فکرم اسوده باشه بالا خره،چون تنها فقط میخوام واسه معلمی بخونم ک اگ قبولم نشدم همون شهر خودم دانشجو میشم بچها شما جای من باشین چیکار میکنین؟(یوقتا میگم بعدا اگ دیدم نیومد دعا بگیرم بخونم حرف گوش کن بشه بیشتر دلش تنگ بشه سریع بیاد پیشم)🙂😶بچها چیکار کنم بنظرتون؟
سلام. قبول شدی؟
دیگه باید بین زندگیت و دانشگاه یکی رو انتخاب کنی
یا زندگی میکنی که کار کنی
یا ببین کار میکنی که زندگی کنی
اگر بهت خيانت كرد چهره واقعي شو ميشناسي
اگرم نكرد هم شوهر خوب هم شغل دل خواهت رو خواهي داشت
ولي بخاطر شوهرت سر شغلت نري و بعدا ازش خيانت ببيني تا ماتحتت ميسوزي
تا نصفه خوندم
عزیزم شما اول فرهنگیان قبول بشو بعد روضه بگیر
من بودم شوهرمو ول‌نمیکردم دلم اجازه نمیداد
چه خانواده ی خوبی داری :(
خانواده من بودن میگفتن قید دانشگاه رو بزن :(
بری شهر دیگه چه کار ؟
شوهرت ولت کنه و طلاقت بده میخوای چیکار کنی ؟
:(
تو اول قبول شو 😏
برو فرهنگیان عالی هست آینده ات تضمین شده هست
دغدغه های ذهنیت یه هاله ای از منه
منم عاشق معلمی ام
ولی بخاطر بچه م ک ول نشه قیدشو زدم
به نظر من ک نمیشه شوهرتو ول کنی بری و اینکه دعا چیه آخه عزیزم سمت این چیزا نرو😐
نه
من اگ باشم کاری ک بهش علاقه دارمو انتخاب میکنم
چون همیشه دوس داشتم مستقل باشم خونه جدا داشته باشم تنها زندگی کنم....
ولی نشد
تو دانشگاه ما یه دختره بود که چون فرهنگیان قبول شده بود یه خونه تو نزدیکی دانشگاه اجاره کردن با شوهرش سال بعد که درسمون تموم شد میره شهرشون
عزیزم یادت نره همیشه خودتو هدف هات توزندگی الویت باشه بعد ادمهای زندگیت بعدها حسرت میخوری برو دنبال هدف ادمهای زندگیت اگه تورو بخوان اجازه رشد و شکوفایی و پرواز بهت میدن دنبالت میان اگه نه پس رهاشون کن . خودتو توپیله نگه دار بخاطر ادمها
برو ، نگران نباش ، چیزی نمیشه
اخه شوهرتم پولدار نیست بگم بیخیال درسو اینا شو
حیف فرهنگیان
