بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب خسته است دیگه...فردا تو جاش میری سر کار اگه نتونه بره؟؟!!!!😂
من از نهایت شب حرف میزنم🌑،و از نهایت تاریکی،و از نهایت شب حرف میزنم،اگر به خانه ی من آمدی ای مهربان برایم چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم😊
اره باهاش سرد شدم تا دو سه روز میگف... میگقتم نه خال ندارم😹
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!
فاصله خوشبختی با من خیلی کوتاه است امیدوارم زودتر خوشبختی را در آغوش بگیرم🌺🌺🌺 نقش هستی نقشی از ایوان ماست / خاک و آب و باد سرگردان ماست🧜♀️🧜♀️🧜♀️🧜♀️
میگم باشه عزیزم بخاب بعدا صحبت میکنیم چون یکی دوبار اینجوری شده چ ربطی ب شکستن غرور داره!!!!خیلی وقتام من گفتم ن خابم میاد یا حال ندارم اونم درک کرده کلا باید درک کرد
مجردم.ولی اگه این کارو میکرد منم دفعه بعد مثل خودش رفتار میکردم
خب تو مجردی کاملا معلومه...بعد اون لج میکرد دیگه با یه کله شقی دخل رابطه میومد😏
من از نهایت شب حرف میزنم🌑،و از نهایت تاریکی،و از نهایت شب حرف میزنم،اگر به خانه ی من آمدی ای مهربان برایم چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم😊