دلتنگ روزای حاملگیمم

حتی ی ذره دلم برا بارداری تنگ نشده

خدایی چیش خوبه 😐

من ک شبیه خرس شده بودم

ساعتی 3 بار دستشویی بودم

همش کابوس خونریزی میدیدم 

درگیر عفونت بودم 

دست تنها تو شهر غریب بودم ... 

بازم بگم 😐😐😐

یک حالت روحی عجیب ک شاید به افسردگی بعداز زایمان ربطش داد . منم ۱۹ مهر زایمان کردم تجربه دومم و اینبار هم همین حالا روحی رو دارم. دلتنگی عجیب برای بارداری و دکتر رفتن و تمام سختی های در حالیکه بارداری پراسترس داشتم تهوع ، امنیوسنتز ، نوزاد iugr ، با تمام اوصاف تمام مدت بغض تو گلوودارم و گریه های شدید دارم

حتما افسردگی گرفتی دکتر برو عزیزم . خدا حال دلت خوب کنه . نی نی منم بیستم دنیا اومد ولی خداروشکر اینطوری نشدم

سر نی نی اول هم‌همینطوری شدم. اون موقع معاشرت داشتیم زیاد سر گرم بود و تموم شد ولی الان چون معاشرت بخاطر شرایط نیست و محدوده بیشتر دارم حس میکنم و اذیت میشم 

فک کنم روانپزشک این موقع تا ی مدت قرص ضد افسردگی میده عزیزم

امید دارم مثل اولی تا همون چهل روز رفته رفته کمرنگ بشه . در غیر اینصورت باید یک فکر اساسی بکنم . شایدم باید هی باردار شم ابن خلا پر شه 😅🤣🤣

حآل روحیم تا چهلم بهتر شد . اما خیلی از روزها با خاطراتش ته ته ته ذهنم زندگی‌میکنم . فکر کنم این بار بدتر از دفعه قبلی هستم . چون این حس رو میشناسم روش فوکوس کردم

من بچه دوممه ۲ هفتم مونده تو اولی😑هنوز اولیم ۱۸ ماهشه