سلام بچه ها والان واقعا ذهنم درگیر شده چون دخترخالم فقط ب من گفته دخترخالم انگاری گوشی شوهرشو برداشته زنگ بزنه اونم خواب بوده بعدش همینجور تو تل شوهرش میبینه ب یکی چندین پیام داده که جان من نرو ترو بجون فلانی(بچه دخترخالم)نرو اینجور التماسا بعد ک میفهمه از شوهرش میپرسه اونم میگه اشتباه کردمو هیچی نبوده و با رباط ناشناس اشناشدیمو قصدم کمک بود بابای دختره تجاوز کرده بود بهش ولی دخترخالم باورش نمیشه میگه این همه قسم خوردن برای نرفتن دختره چی بود این وسط الان خیلی داغونه بیچاره تازه یه ویس هم شنیده از دختره که به اسم کوچیک صداش کرده شوهرشو وگفته برم خونه پیام میدم من واقعا نمیدونم از من هی میپرسه بنظرت شوهرم راس میگه من واقعاموندم چی جوابشو بدم اینم بگم همیشه میگه شوهرم میگه دوسم داره ولی یبارم دیده بود هم دانشگاهی شوهرش اونو نفسم سیو کرده(شوهر اینو هم کلاسیش یه شات داده بود از برنامه درسی اون سیو شده بود گالری اقا)از اینجا میدونست نوشتم مبهم نباشه و باز شوهرش گفته که من خبر ندارم دخترخالن میگه شوهرم هر چی بخام و درتوانش باشه میخره برام مام میبینیم دیگه شوهرش خوبه ولی خب الان داغونه بیچاره بنظرتون راست میگه شوهره