2777
2789
عنوان

نمیتونم خونرو تحمل کنم دیگههه

247 بازدید | 8 پست

نمیتونم خونرو تحمل کنم دیگه

حالم از موندن بهم میخورههه 

از خونوادم متنفرم 

ازینکه صب بیدار میشم مامان بابام تو خونن و صداشون همه ی حرفاشون رو مغزمه شب تا صب باید تحملشون کنم

حتی واسه بیرون رفتم باید جواب پس بدم 

کسیو ندارم برم بیرون 

بیست سالمه انگار ۵۰ سالمه 

دلم میخواد خودمو بکشم 

مردم روز بروز زندگیشون بهتر میشه

واسه ما هر روز بدتر میشه

حتی ی خونه ام نداریم خیلی بدبختیم  

تو جهنم دارم زندگی میکنم 

میخوام بمیرم فقط


همین الان داشتم به این فکر میکردم که چقدر دلم میخواد برم تو جنگل تنها زندگی کنم هیچکس رو نبیینم. بسکه با خانواده دعوا کردم خسته شدم

بیگناه پای دار رفت نمیدانست بالای دار هم خواهد رفت! چاقو دسته ی خود را برید و محبت خارها را گل نکرد.                                                                       همانطور که دوری دوستی نیاورد، در و تخته هم اصلا با هم جور نبودند.                                                     بار کج هم چه خوب به منزل رسید. به دعای گربه کوره عجب بارونی اومد.                                                    کار از محکم کاری عیب کرد.ماه هم چه خوب زیر ابر پنهون ماند.                                                             اتفاقا پول خوشبختی آورد و ظلم ماندگار شد. تاریخ انقضای ضرب المثل ها هم به پایان رسید.                    عجب دنیای عجیبی ست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همه همینن الان توی این شرایط کرونایی...الان مثلا فکر میکنی بیرون بهشته...تهش میخوای شوهر کنی بری همین غرغر هارو از اون بشنوی...شکر کن خدارو بابت همینایی که داری...همین بابایی که صداش رو مخته توی این دو سال کرونا ،شنیدن دوباره ی صدای پدرسون شده آرزوشون و تا آخر عمر حسرت به دل میمونن😔

من از نهایت شب حرف میزنم🌑،و از نهایت تاریکی،و از نهایت شب حرف میزنم،اگر به خانه ی من آمدی ای مهربان برایم چراغ بیاور و یک دریچه که از آن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم😊
مستاجرین؟مشکلت چیه خب سخت گیری میکنن بهت؟

مشکلم اینه که از تظاهر کردن خسته شدم 

ازینکه بیرون به همه نشون میدم که خیلی خوشبختم 

ازینکه هیشکی باورش نمیشه زندگیم چیزیه که واقعا هست !!

دلم نمیخواد حتی راجب زندگیم حزف بزنم

همه همینن الان توی این شرایط کرونایی...الان مثلا فکر میکنی بیرون بهشته...تهش میخوای شوهر کنی بری همی ...

من فقط از تظاهر کردن خسته شدم 

ازینکه همیشه دارم ب همه میگم حالم خوبه وای نیست


همه همینن الان توی این شرایط کرونایی...الان مثلا فکر میکنی بیرون بهشته...تهش میخوای شوهر کنی بری همی ...

ازینکه بقیه کار ندارن ولی بابای من کار داره ولی نمیره سرکار و میشینه تو خونه معتاد شده و حالم از خودم بابت همه ی اینا بهم میخوره و اون فقط نمیدونه چجوری داره زندگی منو خراب میکنه😂😂😂

همین الان داشتم به این فکر میکردم که چقدر دلم میخواد برم تو جنگل تنها زندگی کنم هیچکس رو نبیینم. بسک ...

دیگه نمیتونم حتی تحملشون کنم صداشون دیگه رو مغزمه 

حالم بهم میخوره ازشون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تاپیک زده بودم

hdyh_t | 2 دقیقه پیش
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

اگه‌

asraam | 1 روز پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز