ما تو دانشگاه آشنا شدیم بعد هم اول اومد با پدرم صحبت کرد پدرم هم گفت که بیان خواستگاری اومدن و من ازش خوشم اومد و تمااام
حالا شما بگید😉😄
ندارم و نخواهم داشت
هنوز آشنا نشدم🤣🤣🤣
تو خیابون دیدمش زیر بارون دیدمش مثل لیلی بود و من به چشم مجنون دیدمش
رفتم پیشش خرید چن باز عاشقم شد
تومجازی
منم دانشگاه ۴سال دوست بودیم بعدم خواستگاری ازدواج با کلی دردسررر
بزا اشنا ک شدیم میام میگم😂
سنتی اومدخاستگاری
با شوهر آیندم تو محل کار بابام😁😂
لاین😬
چهارسال چت کردیم اول بار دوسال گذشته بود منو دید بعد گفت ببوسم من زدم به دعوا بلاکش کردم تموم شد بعد یه مدت طولانی باز اومد یهویی گفت نظرت راجب من چیه گفتم خوبه نظرم😬
گفت شماره باباتو بده دیگه از خاستگاری تا عروسی یه ماه بیشتر طول نکشید خداروشکر راضیم
شوهرم کجا بود؟؟؟ خواستگار دارم ولی شوهر نه!😁😁😁😁
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
