چند بار سعی کرده تنهایی بیاد سر بزنه خونه من
درحالیکه من تا حالا ی بارم تنهایی نرفتم خونش ما واحدمون تعمیر کردیم اومده سر بزنه ۳ بار اونم تنها اومده یعنی اصلا نگفته باهم بریم منتظر نمونده یهو میگفت میرم منم همیشه دستم میدید بند بود وقتی من واحد مادرشوهرم بودم میدید سرم شلوغه میرفت بعد ۱۰ یا ۵ دقیقه میومد در حالیکه من تا حالا درش باز نکردم خونش تنهایی سرک بکشم