2777
2789

دیشب مامانم شام دعوت کرده بود عصری حاضر شدیم که بریم با دخترم و پسرم.

یه دفه دیدم در زدن، اونا بودن دیگه گفتم باز کنم بیان بشینن دیر میشه.

حالا از دیروز استرس دارن که نکنه دخترم به باباش بگه.آخه فقط ۵ سالشه.

الانم دوتایی باهم رفتن بیرون به دخترم سپردم که نگو ولی خیلی میترسم آخه خیلی حساسه رو ننه باباش

شاید برای شما متعهد بودن همسر آپشن محسوب نشه،ولی برای منی که خیانت دیدم آپشنه....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اینجور که تو گفتی منم استرس گرفتم

درمن یک تیمارستان وجود دارد یک تیمارستان با هفتاد تختخواب هفتاد تختخواب با هفتاد دیوانه و سخت ترین کار دنیا را من میکنم  زمانی ک ازمن میپرسند خوبی؟ ومن باید یک تیمارستان هفتاد تختخوابی را ارام کنم و با متانت صادقانه ای بگویم بله امروز خیلی خوبم...

خدا شاهده منم استرس گرفتم واست😬😂😑

خدایاشکرت... بخاطرچیزایی ک گرفتی، ولی بهترشو دادی🤗❤️زندگی جدید وتازم کنار عشقم💞👩‍❤️‍💋‍👨 خدای مهربونم شکرت بخاطر این نی نی کوچولوم🤰🏻❤️1400/8/10 روزی ک خدا بهترین هدیشو گذاشت تو بغلم🤱🏻آدرین مامانی همه دلخوشیم به زندگیمون خوش اومدی😍❤️

وا خب باز میکردی بعد میگفتی مهمونیم 

وقتی می‌دیدن آماده شدین خودشون می‌فهمیدن دارید می‌رید بیرون 

اصلا تصورشم نمیتونم بکنم درو روی پدر و مادر باز نکنی 😑😑😑😑😑😑😑😑😑

کاش باز میکری شاید میدیدن لباس بیرون تنتون بود خودشون میفهمیدن یکم میشستن میرفتن  با خانواده خودت همسرت چنین رفتاری کنه ناراحت نمیشی  

گفتند محبت کنید از محبت خارها گل میشوند                           مامحبت کردیم کسی گل نشد خودمون خار شدیم                   خدایا شکرت بابت تمام نعمت هایی که بهم دادی ❤

وای آنقدر بدم میاد درو رو پدرو مادر باز نکنم...کارت خیلی زشت بوده حالا مگ خونه غریبه میخواستی بری که ترسیدی دیر میشه

من از معبود یکتایم فقط یک چیزمیخواهم ....نگیردهرگز از قلبم امید استجابت را❤🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792