2777
2789

بچه ها امروز یه چیزی یادم اومد که دلم میخواد بمیرم.اینقدر فکر کردم بهش که سرم داره میترکه.دست و پام یخ شده و تپش قلب گرفتم.

من پارسال تابستون که طبیعی جلوگیری میکردم یه چند روز پریودم عقب افتاد در حالیکه مطمئن بودم هیچ خبری نیست و حامله نیستم مگر با پیشاب.یادمم نیست بی بی چک زدم یا نه.من اون وقت اصلا بچه نمیخواستم ولی اگه بچه بود هیچ وقت هیچ وقت سقط نمیکردم.ولی شروع کردم  زعفرون خوردن،تقریبا سه چهار لیوان  خوردنو یک هفته بعدش پریود شدم.چون میدونستم پریودم عقب افتاده زعفرون خوردم وگرنه نمیخوردم.حالا الان که باردارم این ماجرا یادم افتاده و فکر و خیال ولم نمیکنه.حالم بده.نکنه خبری بوده؟یا خدا

همه عمر برندارم سر از این خمارمستی...که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

گیریم که خبری بوده انقد ارزش داره که فکرتو درگیر کنی؟!!!!!

چند توصیه کوتاه اما کاربردی : کد ملی تو حفظ باش ، مسواک بزن ، سرزده جایی نرو ، درستو بخون ، با آدم پاچه پاره بحث نکن ، کتاب بخون ، ورزش کن ، تو کار کسی دخالت نکن ، سعی کن برای خودت درآمد داشته باشی ،و در آخر بجای اینکه از پیشرفت بقیه ناراحت بشی خودتو ارتقا بده ، اینجوری حال خودتم خیلی بهتره (#تضیمنی) 
نبوده ولی الان فکر کن بوده😐تقصیر تو بوده یا کاری میتونی بکنی؟

نه.ولی اگه بوده باشه من مقصرم.نباید زعفرون میخوردم

همه عمر برندارم سر از این خمارمستی...که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز