من خاله ام شوهرش کارمنده اونوقت هیچی نمیخره.پارسال رفتم خونش داشتم از گرسنگی میمردم بخدا.اونوقت خالمم کارمنده خودشم خسیسه ولی شوهرش گداست میره خونه مردم انقدر میخوره ى بار بخدا انقدر خورده بود ک اون میزبان گفته بود میهواد زنگ بزنه 115چون تا خرخره خورده بود حالش بد شده بود.جالا من اونارو دیدم تصمیمم ازدواج بامردی خوب ودست ودلبازه.شما شوهرتون چجوره توی خرج؟ب نظرم خیلی خوبه نهایت خوشبختیه ک شوهر ادم ب زنش برسه همش