بچها برادر شوهرم کار برداشته توشهرما... اومده تلپ کرده خودشو روی سر ما چند وقتیه اسایش از زندگیم رفته بس که دارم حرص و جوش میخورم خودم بچه کوچیک دارم و دانشجوام واقعا اسایش زندگیم رفته دلم نمیخاد بیاد خونه ام.. مادرشوهرم میگفت اره فرستادیمش بیاد اونجا سرکار همون اتاق شما براش بسه... برای خورشون دوختن وبریدن اصلانم ازما چیزی نپرسیدن.. منم همش باشوهرم دعوا دارم میگم باید تکلیفش رو روشن کنی من نمیتونم همش لباس بپوشم و همش بشورم وبسابم وشازده شما روهم ساپورت کنم بمن ربطی نداره.. پدرمادرش از خداشونه بیاد خونه ما باما زندگی کنه ماهم چند بار به گوششون زدیم که بره خونه بگیره ولی اصلا به روی خودشون نمیارن.. تروخدا یه راهکاب بدین بدون جنگ ودعوا راهشو بکشه وبره
شما خودتو قاطی نکن بنظرم فقط شوهرت باید به خانوادش بگه
خیلی راحت بگو ما خوشحالیم کنارمون اما من خیلی معذبم از طرفی ام بمن نامحرم جایز نیس بامن ی جا باشه
اوووف خیلی سخته...نمیدونم چی بگم..نمک بریز تو کفش😃
همشون خودخواه و از خود ممنونن
همسرت به خانوادش رک بگه براش خونه بگیرید
تنها راهش اینه که قهر کنی
چون اگر راهی داش تا الان موفق شده بودی نتیجه بگیری
به همسرت گفتی که معذب هستی؟؟
وای درکت میکنم خیلی سخته
باز یه یکی دو روز بود یه چیزی،آدم تحمل میکرد
فقط شوهرت باید یکاری کنه
از دست تو کاری برنمیاد چون که هر جور بگی باز میگن عروسه از بدجنسیش میگه.شوهرتو بنداز جلو
خیلی سخته منم عادت دارم لباس راحت بپوشم،یروز حس تمیز کردن و پختن نیست خودمو ولو کنم ،درک میکنم ادم اسایش میخات،ولی موندم ننه باباش نمیفهمن شما زن و شوهر جوونین
اصلا باشوهرت دعوا نکن فقط خودتو معذب نشون بده ولی هیچی نگو شوهرت خودش یه فکری میکنه مطمئن باش
من باشم جلوش رعایت نمیکنم عین قبل زندگی میکنم دوبار که ببینه ناهار دیر شد یا خرید داشتی گفتی بخر بیار یا خونه کثیف و نامزتب بود یا گفتی خسته ام شام با شما دوتا داداش هم حساب کار دست شوهرت میاد هم داداشش
اینجا فقط همسرت میتونه حلال مشکل باشه
حتی اگه ناراحت شن هم شما بی تقصیری از پسرشونم کینه نمیگیرن
شما رو همسرت کار کن بندازش جلو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز