۳ روز تو خونه راهش ندادم
چند ماه پیش بود چند روز بود داشتیم آشنا میشدیم
خواستگارمه الان قرار عقد و عروسی هم به فروردین گذاشته شده تو روزای اول قهر و آشتی خیلی زیاد داشتیم
ولی در کل خیلی آقاست خیلی اخلاقش خوبه خیلی باهام خوب رفتار میکنه الان اصلا بحث و دعوا نداریم دست و دل بازه وضعیت مالیش خوبه اصلا بهم بی احترامی نمیکنه
وضع زن سابقشو دیده بودم خیلی بد بود همشگریم بود همش رژ قرمز و سایه های نارنجی و قرمز و رژگونه های قرمز آرایش روزمره اش بود ، خواستگارم اول اینکه بعد ازدواجشون فهمیده بود خاموش باکره نیست و باهاش درمیون نذاشته که قبلا رابطه داشته اگه بهش میگفت مشکلی نبود دوم اینکه کارخونه انجام نمیداد و ظرفای ۲، ۳ هفته میموند و غذا نمیپخت همش هم تو گردش و مسافرت بود و سوم اینکه بهش خیانت کرده بود خواستگارم هی هم خواسته بود جدا بشه خانوادش اجازه نداده بودن اینو مامان خواستگارم خودش میگفت که رحیم هی میخواست جدا بشه ما نذاشتیم ما به زور براشون عروسی گرفتیم
الان بقیشو مینویسم 😢