ما تو شهر غریبیم و یه مدته طولانیه بخاطر کرونا هیچکسو ندیدیم (ما واکسن زدیم و وضعیت شهرمون قرمز نیس و دوستامونم همینطور خیلی رعایت میکنن)دیشبم بعد از کلی وقت دوسه تا از دوستامون دعوت کردن اخر شب یکیشون که دوست رفیق شوهرم بود با گیتار زد منم فیلم گرفتم شوهرمم بود و دید در کل اصلا شوهرم رواینچیزا گیر نیس و اصلا به هیچ وجه تا حالا شکاک یا بد دل نبوده همیشه هم معمولی بودم و هیچوقت جلوی غریبه ها راحت نگشتم چون جدا از شوهرم که دوس نداره خودمم راحت نیستم
خلاصه امروز اون فیلم پسر رو استوری کردم حالا نه من اصلا پیج اونو دارم نه اون منو کلا از اهنگش خوشم میومد گذاشتم اخه قبلا هم جایی میرفتیم رستورانی جایی موزیک داشت خوشم میومد استوری میگرفتم چیزی نمیگفت شوهرمم استوریمو دیدو هیچی نگفت
من با شوهرم خیلی راحتم و هر چی میشه مثل ایناوسگولا بهش میگم حالا هر چی باشه یکی از همکلاسیای قدیمیم مجرده نوشت چه پسری خوشگله منم باهاش حالو احوال کردم و هیچی در مورد پسره نگفتم گفت پیج پسر رو میدی گفتم ندارم گفت از شوهرت بگیر به شوهرم پیام دادم قضیه روگفتم شوهرم اتیش گرفت یهو که اسکرین بده ببینم چی گفتی تو خلاصه خیلی اتیشی شد که اصلا تو بیخود کردی استوری کردی مرد غریبه رو پاک کن منم پاک کردم و به دوستم گفتم نداریم چون رفیق ما نیس من از شوهرم انتظار نداشتم چون گفت پیاماتو با دوستتو پاک نمیکنی بیام ببینم خیلی واسم زور داشت یعنی بهم شک کرده ازش خیلی دلخور شدم بهش گفتم بعد هفت سال ازت انتطار نداشتممن فقط از اهنگش خوشماومد و ازینحرفا الانم اومد پیامارو خوندمن رفتمحیاط با دخترم بعد اومدم تو اتاق دخترم اون خابید خودش میدونه من چحور زنی هستم و فهمید خیلی ناراحتم ولی اون اونوره من اینور حالا غروب میره مغازش شب میاد نمیدونم چ رفتاری کنم اصلا ازش انتظار نداشتم