2777
2789

تنهابودم توخونه کاردستی درست میکردم ازپشت پنجره باسنگ ریزریزمیزدبه شیشه.رفتم پشت پنجره خبری نبوددوباره شروع کردم که یه صدای هووووی وحشتناک دراوردمنم فقط جیغ😑اخرلودادخودشوزورمم نرسیدتلافی کنم یدفه هم یه پخ کردترسیدم غیرارادی دستم رفت سمتش برازدن دستم خوردبه اجیم اونم خندیدرفت اجیمم میرغضبی

SNS😜شهرکرد💖  آدما کلاً دودسته ان*یا زرنگن یا ساده*ساده ها واسه زرنگا*سوژه ی سواستفاده🤷‍♀️

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

تو سرو کله هم میزدیم دائم. اما اون رفت. شبی ک فوت کرد بابام اومد جلوم گفت حالا راحت شدی؟رفت

وای عزیزم بغضم گرفت خدا رحمتشون کنه🖤🖤🖤🖤

نام کاربری م بسته به مود ثبت نام بود و نمیدونستم نمیشه تغییر داد😊😊
برادر من هم رفت تازه فوت کرده 🖤 عاشقش بود از وقتی رفته افسرده شدم 

خدا رحمتشون کنه داداش منم فوت شدن خدا بهتون صبر بده 

برای سلامتی آقا امام زمان و سلامتی همه تو دلیا و مامان شدن همه چشم انتظارا میشه صلوات بفرستی دوستم؟؟؟؟  

دوران مجردیم با برادرم همیشه قهر بودم سال به سال عید به زور خانواده روبوسی میکردیم وازاواخر فروردین دوباره دعوا وقهر همیشه باخشم ونفرت نگاه آدم میکرد اگرسالها هم نبینمش دلم براش تنگ نمیشه هیچ خاطره خوبی ازخودش به جا نذاشت

چراااااااا

یبار ب مادرم فوش داد منم فوشش دادم بعد منو بدجور کتک زد منم گریه میکردم بعد نامزدم زنگم زد هی قسمم میداد کی کتکت زده بعد گفتم با داداشم بحثم شد بعد قط کردو زنگ زد واس داداشم ک چرا زدی تو سر نفس و زورت ب اون رسیده داداشمم میگفت ب توچه اجیمه و میکشمت و ازین حرفا بعد داداشم گفت خاک توسرت ک همه چیزو میگی بهش .ما هنو نامزد رسمی نکردیم داداشم و بابام مخالفن هف ساله

باید دیوانه تر باشیم اگرنه دیوانع خاهد کرد ما را درد دوران🙃...ی دختر قوی چیزی بود ک مجبور بودم باشم... 

کوچیک بودم . اون موقع فلافل صد تومن تک تومنی بود  75 تومن من داشتم داداشم 25 گذاشت روش گفت برو فلافل بیار نصف نصف منم با ذوق و شوق رفتم موقع برگشت  بدو بدو اومدم قشنگ دم در خونه میخورم زمین نصف فلافل ب فنا میره و خودمم زخمی میشم خلاصه زدم زیر گریه داداشمم اومد نامردی نکرد و اونم یه سیلی منو زد و نصفه سالم فلافلو برد خورد و من همچنان برا زخم پا و کتکه و فلافل گریه میکردم  😢😂😂 

خودت باش،قرار نیست همه ازت خوششون بیاد.👍💙لینک حذف تاپیک ها

يه بار شب تولد خواهرم ميخواستم غافلگيرش كنم با دختر دايي و پسر داييو دختر خاله و .. احضار روح بازي كرديم 

 و به پيشنهاد من پسر داييم يه چادر سفيد انداخته بود رو سرش از قبل پشت در  همه ميدونستيم الا خواهرم 

و به اونجايي رسيديم اي روح اگه هستي علامت بده

اين پريد رو سر خواهرم قشنگ غش كرد 

يادش بخير 😂البته اين شوخي خركيه توصيه نميشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792