زندگی من مث یه کتاب داستان پر از اتفاقات تلخ و شیرین و چیزای باور نکردنیه. با سوالت هزارتاش ریخت جلوی چشمم. اینکه روی یه موضوع فوکوس کنم برام سخته شاید یه روز کل داستانمو نوشتم
من باردارم و بارداری خیلی سختی رو دارم میگذرونم مدام دردهای جدید رو تجربه میکنم و خیلی شرایط روحی و جسمیم سخته. میشه لطفا برام از ته قلبت دعا کنی؟ 🥺
نامزدم که قبلا دوس پسرم بود واسه قرار اولمون از یه شهر دیگ اومد پیشم خیلی اون روز خوش گذشت تبدیل شد به بهترین خاطره زندگیم، حالا یکم طولانیه درباره اون روز خلاصشو گفتم 😂
چند وقت پیش منو عشقم راه میرفتیم من از یه لبه بلندی که گوشه خیابون بود میرفتم و یهو تعادلم بهم خورد نزدیک بود بیفتم پایین ،ارتفاعش بلند بود و از قبلش بهم گفته بود بیا کنار اما گوش نکردم ،خوب شد منو گرفت وگرنه با کله پخش میشدم .. وقتیم منو گرفت گفت شانس اوردی نیفتادی وگرنه یکی از من میخوردی یکی از زمین