سلام خانمها و دوستان
عصرتون بخیر
کاش میتونستم ویس بدم تا همه چی رو بگم تایپ یکم سخته
نمیدونم از کجا شروع کنم بهتره ، حتی نمیدونم اینجا گفتنش فایده داره و کمکم میکنه یا نه
من مشکلم با مادر و پدرمه ، نه اینکه یه دختر ۱۲ ساله باشم و چون دعوا کردم باهاشون بیام اینجا گله کنم که چرا نذاشتن لاک بزنم و فلان
نه اصلا اینطور چیزا نیس ، من پدرم با خانواده مادرم از همون موقع ازدواج با مامانم خیلی مشکل داره و همون شش ماه اول ازدواج مامانم و بابام ، خانواده
مامانم اصرار میکنن که هر چه زودتر بچه بیارین ، اینارو خودشون تو دعوا گفتن ک من میدونم
بعد پدرم اصلا اون موقع بچه نمیخواسته اما تحت تاثیر حرف اونا و جوونیش منو به دنیا میارن ،
حالا بعد ۱۹ سال پدرم از من اصلا خوشش نمیاد نه اینکه الکی بگما و بخوام ناز کنم اما تحت تاثیر نفرتش به من مادرم هم از وقتی یادم میاد کلا باهام چپه
یه برادر ۱۱ ساله دارم ک قشنگ فرق رفتار پدر و مادرم با اون و من رو متوجه میشم ...
و اینکه از بچگیم فقط دعوا یادم میاد و کتک و توهین