بیاین از سختی هاتون بگین از خوبیاش هم بگین
دعا کنید باردار نباشم
زیر دلم درد داره و شبیه حالت پریودیه ولی پری نمیشم چون شیر میدم
رابطه هامم محافظت شده بوده ولی باز میترسم
امروز ی بی بی میزنم
منظورت شیر به شیر هست
من بچشم :)
خیلی هم خوب. به جای اسباب بازی برای بچه های بزرگتر، بچه واقعی میسازیم براشون.
فامیلمون داره بعد بچه هاش به هیچ وجه تو کالا سکه نمیشینن وقتی میبرتشون بیرون اون اولی هم بغل میخواد دوتا بچه رو باهم بغل میکنه😁 یا سه تایی باهم میرن دستشویی تنها واینمیستن بچه هاش. کلا همه کاراش دوبل شده دیگه باید دوباره غذا دهن بزاره دوبار بچه بخوابونه
زحمتش واسه دوران بچگیه بزرگ که بشن واقعا زندگی معنی پیدا میکنه
بچه های خواهرم رو بگم وقتی بچه بودن خیلی سخت بود مخصوصا دختر بزرگش که حسادت میکرد و بنده خداها خیلی اذیت شدن. دایم خونه صدای دعوا و جیغ و گریه بود. الان ۴-۷ ساله هستن عالی ان. اونا همش باهم بازی میکنن خواهرم به کاراش میرسه. بچه دوم ناخواسته بود ولی الان همش میگه خدا رو شکر آوردم خیلی راضی ام چون کارم کمتر شده و بچه اولش دیگه خیلی نیاز به توجه نداره دایم با برادرش سرگرمه.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
