ممنون میشم افرادی که تجربه مشابه دارن راهنمایی کنن.
از وقتی خواهرشوهرم بچه دار شده، بخش زیادی از نگرانیها و دغدغههای شوهرم، بچه خواهرشه. مثلا اگه بچه تب کنه، شوهرم میشینه غصه میخوره. اگه بچه اسهال استفراغ بگیره، شوهرم روزی ۲بار باید بره بهش سر بزنه. اگه واکسن بزنه حتما باید تصویری زنگ بزنه حالشو بپرسه. اگه بچه وزن کم کنه، شوهرم روزی صد بار با افسوس میگه وای این بچه خیلی لاغر شده.
ما خودمون بچه نداریم و من خودم خواهرزاده یا برادرزاده ندارم اما سعی میکنم احساساتشو بفهمم اما باز هم این حجم از احساسات و نگرانی برام عجیبه و یه جورایی آزار دهنده ست.