دوستان دیروز قرار بود با شوهرم بریم بیرون تفریح.
از ساعت 7 صبح بیدار شدم ناهار درست کردم و صبحانه ای که دوس داره حاضر کردم
بعد بیدارش کردم میگم بیا کمکم
گفتم ظرفارو بشور گفت نه
گفتم پس صبحانرو بیار رو میز گفت تو خیلی پرو شدی
منم گقتم تقصیره منه صبحانه درست کردم
گفت انقدر تو سرم میزنی که اصلا نمیخوام بخورم دیگه
گفتم یعنی نمیخوری!؟؟؟
گفت نه
منم گفتم باشه و جمع و جور کردم و رفتم رو تخت خوابیدم
اومد گفت بیا بریم گفتم خودت برو
دوبار با عصبانیت نه با مهربونی گفت پاشو
منم جواب ندادم
اونم پاشد رفت بیرون تا عصر به کاراش برسه
اصلا براش مهم نبود من حوصلم سر رفته و از صب بیدار شدم و روحیم به خاطر یک شری مساعل خرابه
الان واقعا من مقصرم که اون قهر کرده؟
