بازم خدارو شکر که شوهرم تا حد زیادی دیگه طرف منه
بچه ها دوتا تاپیک دارم یکی با عنوان پدرشوهرم عید رو زهرمون کرد
یکی با عنوان برم خونه خواهر شوهر یا نه اگه دوست داشتید از ریز جزئیات با خبر بشید بعدا بخونید نظرتونو بگید
راستش قضیه از این قراره دیشب رفته بودیم بیرون دیدیم دسته در اومده ماهم از ماشین پیاده شدیم با ماسک و اینا پشت دسته شروع به حرکت کردیم ،یه گوشه ایستاده بودیم دیدم دوتا خواهر شوهرام با بچه هاشون اومدن طرفمون اینم بگم از عید کلا باهاشون قهرم و فقط با یکیشون نهایت تو خیابون ببینم یه سلام بدم رد شم و اینا(اینی که بهش سلام میدم چند وقت پیش خونه خرید رفتیم دیدن خونش دیدم میگن میخندن منم مثل خودشون رو نگرفتم خلاصه از اونجا بود که سلام دادم)
اومدن جفتشون با شوهرم سلام علیک و هر کر کردن اونی که سلام میداد به منم یه سلام کوتاه داد منم جوابش رو دادم به اون یکی هم تو دلم گفتم شب عاشوراست بذار یه سلام بدم شاید کینه تموم شد ولی اصلا نگاهم نکرد از جلوم رد شد رفت همونجا شوهرم خودش گرفت چی به چی شد گفت ولش فلانی انگار حالش خوش نیس