بگین بخندیم😁
ندیدم
نمیشه گفت کارشو 😂😂
عمه ام فتنه گری دخالت حسودی افاده ایی بودن همه فامیل ازش بدش میاد
یکی از اقوام که به شوهرش خیانت میکرد
از شماره خارجن...
زن داداشم تازه عقد کرده بود روز اول بعد از عقد اومد خونمون رفت تو اتاق لباساش رو عوض کرد اومد با تاپ نشست سر سفره تاپش خیلی لختی بود همه سینه هاش کاملا مشخص بود.بیچاره بابام چقدر معذب بود
خودنمایی دخترا و زنها برای شوهرن ج.....ده ها
بردارشوهرم و جاریم اومدن خونمون دقیقن وسط پذیرایی خابیده بودن من نوزاد داشتم زیاد پامیشدم شیر بدم، پتوشون مثه رقص عربی تکون میخورد بعدشم رفتن حموم خیییییییییلی بدم اومد خیییلی
برادر عروس خانم که عروس خسته بود برادرش بهش میگه امشب استراحت نداری تازه عروسی شروع میشه اینقد خندیدیم 😂😂😂
خواهرشوهرم تو حاملگی جلو همه با شوهرش میرفت حموم
دوستم رفت از پسره شماره گرفت همشم پیام میداد بهش بعد ک باهم دوست شدن میگفت اون از اول دیوانه ی من بود🥴😂😂😂🤚🏻
از خواهرشوهرم بی حیا تر ندیدم شاید الان بگید مگه چیه
ولی بند لباسشو داد بابام ببنده
پشت کرد گفت لطفا برام ببند
ی زنه با شوهرش دعوا کرده لخت شده رفته پشت بوم خونش خودش کتک میزده آبروی شوهرش بره
واس منه خر منه احمق😭داشتم با بردارشوهرم حرف میزدم خیلی ریلکس دامن پوشیدم بعد شلوارم از زیرش کشیدم بیرون 🥲😭هیچی پیذا نبود خب دامن داشتم
ولی اصلا تو ی عالم دیگع بودم انگار نمیدیدمش😑اونم یهو روشو کرد انور من تازه متوجه اشتباهم شدن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
