دلم میخواد ول کنم برم یجا که هییییچکس نباشه، روانی شدم دیگه،دوتا دخترن یکی ۵ سالشه یکی ۳ سالشه،از صبح ساعت ۹ که بیدار میشن جیگر منو میخورن تا ساعت ۱۱شب، هی با خودم گفتم بزرگ میشن خوب میشن،خوب که نشد هیچی تازه بدترم شدن.
خانواده ی خودم و خانواده ی شوهرم همشون تا این دوتا رو میبینن میترسن از بس شیطونن،هیچکس حتی ۵ دقیقه هم نگهشون نمی داره
منم سه ساله دارم بعضی وقتا به حد جنون میرسم ولی خودم رو کنترل میکنم و این روزا کلا بیخیال شدم و این خیلی عالیه
بفرستشون کلاس ژیمناستیک قشنگ تخلیه شن 😆😆😆
فقط میتونم بگم خدا صبرت بده .
مث پسر من بخدا دارم از دستش روانی میشم از دست این نمیتونم جایی برم بیرون میرم قشنگ منو سکته میده تا برگردیم
دیشب دم خونه مادر شوهرم یه سگ بزرگ بود
پدر شوهرم به بچه کوچیکم گفت بیا هاپو میخورتت ها
مادر شوهرم برگشت گفت این سگ رو نخوره،سگ بد بخت کاری با این نداره
اسی منم مثل تو با این تفاوت که دخترام یکسال بزرگترن.یکیشون۶ و یکیشون ۴.یه تفاوت دیگه هم داریم من یه پسر۱/۵ساله هم دارم.پس من چی باید بگم.هر روز خونمون جنگ اعصابه😂😂😂😂
خدا بهت صبر بده من یه سه ساله نسبتا آروم دارم ولی همون هم سخته
منم2تا شیربه شیر دارم روانی شدم دلم میخواد برم یجا تنها باشم یه مدت اعصابم روبراه بشه اما کجا😔
