ازش بدم میاد خوبی هاش رو نمیتونم ببینم و بدی های خانواده اش رو پای این میزارم نمیتونم چیزی بهش نگ م.اونم میگه غر میزنی من اعصاب ندارم. ماشین به خاطر جاری عوضی منو زد. برای من که هیچ رسمی نداشتن حالا خانم از یه کوره دهاتی اومده تو عمرش پدرش ۱۰۰۰ تومن خرج نکرده جهیزیه نیاورده دنیارو به پاش ریختن واسه من هی گفتم رسم نداریم مادرش پرش میکرد اینم دعوا و فحش که رسم نداریم شما پر توقع هستین اونم من با این همه شرایط که فک فامیل همما هم اونا افتاده بود که چطور زنش شدم. حالا م که خانم فقط وقتی کاری باید واسه انجام بدم زنگ میزنه انجام بده. کل کارای عروسی اش رو من مایه پاش بودم بعد نکرد مادرم مریض بود یه احوال بپرسه. الانم به همسرم میگه از پسرتون فیلم بگیر بفرست و به اون پیام و زنگ میزنه. گفتماگه فیلممیخواد به منبگه. فقط وقتی کار داره شماره منو بلده.عصبانی شده و داد و بیداد و کتک
مثل الاغ صداش فقط بلنده و فقط میدونه صبح بره شب بیاد تماااااااام.امروز خیلی خسته ام بغض گلومو گرفته به جای یه تشکر خشک و خالی فقط بی محلی شو داااااااااارم مثلا عمش ناهار مهمونمون بود افسوووووووس کاش میشد به عقب برگشت هرگز انتخابش نمیکردم هرگزززززز
من تو شوکم چرا نمیفهمم. میگم این همه در خدمت اش بودم یه احوال نپرسیده اومده خونم نگفت مادرت عمل کرد چطوره؟ روز عروسی اش پدر و مادرش با همه سلام علیک کردن جز من!! میگه ت باهاش حرف نزن به منچه
خب خودت ارتباط داشته باش چاره چیه خواهر ....بهتر ازاین ک انقد حرص بخوری کتکم بزنه.دستش بشکنخ
دستش چراغ شه. الان بهش پیام دارم شستم. میگم به خاطر کی زندگی ام رو جهنم کردی میگه حرف بیخود میزنی. به خاطر خودم حوصله ام نمی کشه!!حوصله ات نمی کشه غیرتم نداری!!!