سلام دوستای خوبم من ۲۶ سالمه معلم هستم چند ماهی میشه طلاق گرفتم علتشم هم بداخلاقی و دست بزن شوهرم بود و نازایی و اسپرم صفرش متاسفانه موقعی اومد خواستگاریم شرایط ظاهریش عالی بود شغل و خونه و...حتی اخلاق اما بعد ازدواج یهو تغییر کرد اخلاقش اما من خیلی تحمل میکردم حتی دست بزنشم اما وقتی فهمیدم بچه دار نمیشه دیگه نتونستم تحمل کنم چون باید هم غم بدون بچه بودن و تحمل میکردم هم اخلاق بسیار بدش تصمیم گرفتم جدا بشم خانوادمم خیلی راضی بودن از جداییم اما واقعا خیلی حس شکست دارم همش میگم خدایا منکه اخلاق بدشو تحمل کردم اما این بیماریش دیگه چرا قسمت من شد که در اوج جوانی همچین شکستی بخورم