2777
2789
عنوان

خیلی نگرانم چیکارش کنم......

102 بازدید | 16 پست

دختر۱۰ماهه خیلی مو دوس داره هرچی مومیبینه برمیداره میخوره دارم از غصه دیوونه میشم چیکارکنم بنظرتون کمبودویتامینی چیزی داره؟؟؟؟

عضوگروه رز قرمز....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حتما بچه رو ببر دکتررر مگه بچه مو میخوره 

نگرانم نباش...استرستو ب اونم وارد میکنی خودبخود دور روز دیگه بچه استرسی میشه!

باید جوری مشکلاتو مدیریت کنی ک حتی یه ذرم استرس ب خودتو بچت وارد نشه...

همه جاروخوب جارو بزن با متخصص اطفالشم مشورت کن 

انقد جارو دستی کشیدم دستم درد داره تو این هوای گرم همش روسری سرمه بخاطر اینکه مونیافته

حتی موی سرمو یا هرکسی رو میکشه میکنه میخوره

عضوگروه رز قرمز....
نمیدونم چیکارش کنم هر بارم مورو از توگلوش میکشم بیرون

اشکال نداره

کم کم درست میشه و دیگه انجام نمیده

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

انقد جارو دستی کشیدم دستم درد داره تو این هوای گرم همش روسری سرمه بخاطر اینکه مونیافته حتی موی سرمو ...

حتما به متخصص اطفالش بگو 

هم ممکنه کمبود املاح باشه هم عادت کودکانه باید ازش ازمایش بگیره حرص نخور بچست باید ببینی مشکل چیه حلش کنی شاید قطره ای مکملی چیزی داد این مشکل حل شد 

بزرگترین دشمن هرکس خودشه
چیبگم میترسم تومعدش ریشه بزنه

نه بابا

حواست خیلی بهش باشه چیزی نمیشه ایشالله

زود به زود  بررسیش کن ببین چیکار میکنه

بزرگ تر بشه ترک میکنه این عادتش رو

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز