اول بگم ببخشید که جمله بندی درستی ندارم چون حالم بده
یازده ماه پیش زایمان زود رس گرفتم
من هیچی از بچه هام ندارم هرچی داشتم بردن از خونم
هررررچی
عکساو فیلم لباس دفتر هفته نویسی لباسای دوقلوهام لباسای بارداری خودم
همه و همه رو بردن
یه بارم سر خاکشون نرفتم
من بی معرفت ترین مادر دنیام
خوب کاری کردن
چندماه پیش زیر وسایل کمد یه بسته پوشک پیدا کردم ینی داشتم میمیردم
هربار از کنار بیمارستان رد میشم قلبم تیر میکشه بخدا داغونم میدونم برم پیششون زنده بر نمیگردم..
توی بیمارستان فقط میزدم تو صورتم مشت میزدم به در و دیوار که از خواب بیدار شم و اون واقعی ترین کابوس زندگیم بود ..
بچه هام جای بغلم زیر خاکن ...دخترای قشنگم خواب دیدم کوچیکه شبیه من بود بزرگه شبیه باباش...
هروقت بارون میزنه من تموم دنیام اتیش میگیره که بچه هام سردشونه...قرار بود پتوی صورتی بپوشن ولی خدا خاکو نصیبشون کرد...
امن هر روز و هرلحظه به بچه دار شدن فکر میکنم
میدونم از روی عقده اس!!اما دست خودم نیست
دو جلسه لیزر رفتم
احتمالا جلسه اخر بیفته اسفند
امروز پرسیدم از خانومه گف اگه میخایی موهات توی بارداری برنگردن(چون استراحت مطلقم لیزر میرم که اذیت نشم تو بارداری بعدی)باید دو سه بار شارژ سه ماهه بیایی که بعد باردار بشی
اگه سریع باردار شی برمیگردن اینهمه پول الکی دادی...
گف تقریبا باید یکسال دیگه اقدام کنی...
تموم امروز حالم خراب بود طوری که شوهرم میگفت نمیخاد بری دیگه دو سه ماه دیگه اقدام میکنیم وقتی وزنت اومد پایین تر.....هم توی بارداری وزنم رفت بالا هم پرخوری عصبی گرفتم طوری که مزه نمیفهمیدم فقط میخوردم که فَکَم تکون بخوره مغزم از فکر دست بکشه
باورتون میشه من دارم دیوونه میشم؟
احساس میکنم تا یه سال دیگه بچه دار نشم روانی میشم از فکر و خیال
حالا...
بنظرتون من چیکار کنم؟
تا الان یک میلیون خورده ای برای لیزر دادم میخام الان تصمیم بگیرم که پول بیشتری ندم