فوق العاده لوسش کردیم ...هرچی خواسته محیا شده . دیروز براش اسکیت برد و ساعت و اسلایم خریدم .بعد رفتیم فضای سبز دوچرخه سواری ...شب ک اومدیم خونه اتقدر بهونه گرفت و گریه کرد ...هرچی گفتم چی میخوای؟ چی شده فقط یا بی ادبی می کرد یا گریه . از اونطرفم شوهرم از سرکار رسید .دید دخترم گریه میکنع فکر کرد من دعواش کردم یا چی کلی بهم توپید!
بعد بردش بیرون خوراکی خریدن و بردش پارک تا ۱شب! وقتیم بزگشتن دخترم میگفت منو صبح با خودت ببر سرکار دیگه نمیخوام پیش مامان باشم ! اونم بجای اینکه ب دخترم بگه این چ حرفیه و...میگفت باشه بابایی فردا میبرمت و...
خلاصه صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم رفتن سرکار!! دخترمم رفته بود مغازش .منم ز زدم شوهرم گفت میگه نمیام !
بعد دوبار ز زدم گفت بابام اومد بردش خونشون !
منم بعد شنیدن این حرف کلی عصبی شدم .