سلام دوستان،توروخدا بیاید یه راهکار بدید،خواهربزرگم بیست ساله ازدواج کرده اصصصصلا به خودش نمیرسه،نه به خودش نه به خونش،هروقت تو دورهمی هامون میاد،من خجالت میکشم،من یه شهر دیگه زندگی میکنم،تابستونا استرس دارم که اگه بیان خونمون،حتما مادرشوهرم یا خواهر شوهرم دعوتش میکنن ،با این وضع ظاهرش واقعا خجالت میکشم،به گفته ی شوهر خواهرم چندساله باهم رابطه جنسی ندارن،نگید افسرده شده که افسرده نیست،زمان مجردیش هم همینطوری بود الان دیگه بدتر شده،چندبارمامانم باش قهر کرده بش گفته تا اخلاقتو عوض نکردی حق نداری بیای خونمون ،ولی بعد یک ماه دوماه که میاد ،دیگه مامانم دلش میسوزه که باش بد برخورد کنه،تمام این مدت ،کمی به خواهرم حق میدادم،و میگفتم شوهرش بداخلاقه برای همی خواهرم نمیتونه باش رابطه داشته باشه ولی الان فهمیدم همش مقصر خواهرمه،همیشه موهای دست وپاش بلنده،ابروهاش همیشه پره،هروقت هم بش میگم ابروهات چرا برنمیداری،میگه گذاشتم دربیاد،شوهرخواهرم دیگه نمیدونه چی کار کنه،چنذبار تهدیدش کرده گفته طلاقت میدم ولی اصلا عین خیالش نیست،تمام خانوادشون میدونن،ولی اصلا خجالت نمیکشه،شوعرخواهرم دیشب آخرشب یه فیلم از کل خونشون فرستاده بود برای مامانم،سفره و بشقاب غذا برای چهارروز پیش هنوز تو هال بود،کمدا نامرتب،حالم بد شد،مامانم داره از غصه دق میکنه
وای من چندشم شد
خواهرتونو ببرید مشاوره
خوبه خودش حالش بد نمیشه
چرا نمیری پیش خواهرت ببرش مشاوره چنو جلسه خوب
وای خدامگه میشه بشقاب غذای 4روزپیش😲
خواهرتون درستع ک طبیعی نیست ولی همسرشونم طبیفی نیست. خوب چهار روز ایشون دست نزده، اوشونم دست نزده! فک کنم ب لج بازی افتاده ن
موی دست و ابرو هم اتقد مهم‌نیست. مهم پاکیزگیه. این‌جیزا فقط عرفه وگرنه نشان نامرتبی نیست
چن سالشه؟؟
وای چقد بده یکی باعث خجالت اطرافیانش بشه
وااای نگو منم عین خواهزت شدم،بهش حق میدم،حتمن اونم مث من از زندگی سیره،بچه ام داره؟
شوهرش باهاش اتمام‌حجت کنه و یکماه بهش فرصت بده
بعدش اگه بازم به کاراش ادامه داد، حتما یه فکری به حال خودش بکنه
گفتی نگید افسرده هست اما واقعیت همینه که خواهرت افسردست
ببریدش مشاوره
چه وضع زندگیه آخه خودش عذاب نمیکشه یعنی
میدونستی خواهرت مشکل وسواس فکری داره؟؟؟
وقتی میاد خونه مامانم اینا یا جای دیگه،سریع می‌ره ظرفا رو میشه تمیز میکنه،همشم میگه از صبح که پامیشم دارم خونه رو برق میندازم،الکی
استارتر ناراحت نشی ولی بعید میدونم خواهر شما بتونه خودشو عوض کنه
مستاجر مادرشوهر منم اینطوری بود به هیچ عنوان عوض نشد تنها فرقش با خواهر شما این بود که به خودش میرسید وگرنه خونشو میدیدی دلت نمیومد بری تو خونش
وای چ بد
