الان یه مغازه داریم که اجاره اش دادیم به یه خانم که سالن زیبایی بزنه
خانمه اومد مغازه رو دید پسندید پول پیش داد خالا میگه باید نقاشیش کنین پوستر بزنین و...و کلی هزینه رو دستمون گذاشته
شوهرم کلی شاکی بود که هزینه نمیکنم و...
صبح گفتم چکار کردی بلخره گفت خانمه زنگ زده گفته من دیگه پولی ندارم که خرج کنم دیشب تا صبح گریه کردم منم گفتم اشکال نداره خودم هزینه میکنم