خداروصد هزار مرتیه شکر ک جداشدیم ازهم هرروز اصابمو خورد میکرد با خطا مختلف زنگ میزد چرا پسر سی ساله خاسگاری تو اومده واس من نهههه بخدا دیونم کرده بود اه
باید دیوانه تر باشیم اگرنه دیوانع خاهد کرد ما را درد دوران🙃...ی دختر قوی چیزی بود ک مجبور بودم باشم...
چقد ادمای بی ادب زود خودشونو نشون دادن تو این تاپیک اون بنده خدا دلش پر بوده و از سر عصبانیت ی چی گفته اما شماهایی ک ادعای با فرهنگیو شعورتون میشه چرا اینطور کامنتایی میزارین
اداعای توخالی نکنین لطفا
فک کن خدا با اون همه بزرگی دوسِت داره ،حتی فک کردن بهش هم آروم میکنه دله آدمو😍 حاجی حالِ یِه ایران بدع هرچی داشتیم و شکافتنش حاجی دزد اَ ایران زیاد زده چی میشد اگه سرجاش میزاشتنش/: ای ساربان آهسته ران من میهنم غم دیده استشادمهر چقدر حق میگه |▪تو مثلِ هوایِ خوبِه بَعدِ بارونی▪︎|
دوست عزیز ببینید وقتی شما سعی کنید بر اعصاب خود مسلت باشید خیلی بهتره ... با تشکر از همراهیتون امیدو ...
مسلط
انقدر بدی دیدم که مهربونی زیاد عصبیم میکنه...🖤:)بچه که بودم توت فرنگی رو خیلی دوست داشتم واسه همین یه شب توت فرنگیامو با خودم بردم تو تخت که پیش خودم بخوابن ولی صبح بیدار شدم و دیدم توت فرنگی هام له شدن.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید ببرم تو تختم چون خراب میشه...یه آبرنگ خوشگل خریده بودم یه روز بردمش مدرسه که به دوستام نشونش بدم ولی وقتی برگشتم خونه دیدم آبرنگم تو کیفم نیست و هیچ وقت نفهمیدم کی برش داشته.اون موقع بود که فهمیدم اونی که دوسش دارم رو نباید به کسی نشونش بدم چون ممکنه ازم بدزدنش بدون اینکه بفهمم کی این کارو کرده....یه کاسه خوشگل داشتم اونم افتاد شکست...چند وقت پیش یه کاسه پر توت فرنگی بهم دادن که روش آبرنگ بچگیم بود ولی نگرفتمش ! نخواستم مال من شه که نگران از دست دادنش شم.من انصراف دادم همیشه از دوست داشتن چون هیچ وقت نفهمیدم اونی که دوسش دارم رو چجوری باید نگه دارم...🖤🙂