چطور خاطرات و ترومای بچگی رو فراموش کنم وقتی هنوزم همون اتفاقا داره میوفته؟؟؟

یکم دیگه بزرگ بشی از اینم عبور میکنی 

عزیزدلم قوی باش هممون دوران جاهلیت حماقت کردیم 

بخاطر ایگو هست یا همون نفس. اون فکرایی که توی سر هستن باید کمک کننده ما توی تصمیم گیری ها باشن ولی خیلی از ادما به جای این که این نفس براشون کار کنه، خودشون اسیر نفس و این فکر ها میشن و فقط با آگاهی میتونی از پسش بر بیای

باید بفهمی مغز چطور کار میکنه تا بتونی این حس هارو راحت کنترل کنی

چون کنترلتو دادی دست نفست

نفس یعنی "من"

وقتی کسی توجه نمیکنه، اون نفس فکر میکنه بهش توجه نشده تمام تلاششو میکنه خوشو مطرح کنه، یبار صداشو باا میبره یبار چیزی پرت میکنه و ... همه اینا بخاطر اینه که من بودن و وجودشو ثابت کنه

در حالی که تو اون من نیستی!!!!! تو در درجه بالا یه روح ستی که این من باید برای تو کار کنه مثل بدنت. باید کنترل رو از دستش بگیری

روحت باید بفهمه من من کردن کار روحت نیست 

روح با جهان یکی هست

آرومه

نیازی نداره کسی بهش توجه کنه

از این که "هست" از این که جزیی از جهانه از این که خوبی هارو میبینه لذت میبره

اما نفس که مربوط به جسمه اینارو نمیفهمه فکر میکنه اکه "من" نباشه نابود میشه

روح از وقتی بدنیا میاد کامله و بخشی از خداست

اومده اینجا تا ارتقا پیدا کنه و نشون بده از پس نفس برمیاد

نفس دنبال اثبات خودشه

یکی صداشو میبره بالا

یکی دنبال پول بیشتره تا بگه من بیشترم

یکی دنبال عمل زیباییه ت بگه من خوشگلترم

یکی دنبال توجه و شهرته تا بگه من از بقیه بیشترم

اینا یعنی این روح نیست که در وجود فرد کنترل کننده ست بلکه نفسه

توی همه دین ها با زبون ها و زاویه های مختف سعی میشه نفس رو به نحوی کنترل کرد

یکی میگه گناهه یکی میگه صوابه یکی میگه ایگو یکی میگه آگاهی یکی میگه بیداری

همش یه چیزه

همش به این ختم میشه که فکرای توی سرتو کنترل کنی

بنظر من نرو 

راه های زیادی هست که میشه ذهن رو کنترل کرد

بسته به اعتقادات و اخلاقات داره

به ینفر هرچقد از ایگو بگی هرچقدر از کنترل ذهن بگی با این حرفا ارتباط برقرار نمیکنه ولی بگی این فکر شیطانه هر وقت فکر بد کردی صلوات بفرست فوت کن کمکش کنه

ینفر هرچقد بگی شیطان و خدا اصلا اعتقاد ندره ولی بهش بگی ذهن چطور کار میکنه راحت میتونه نفس رو از روحش شناسایی کنه و کنترلش کنه

تو بگو کدوم راحت تری تا از اون نطر بهت بگم

اره یه کتاب خوب هست اگه حوصله کنی و تا اخرش گوش بدی

زندگیت و دیدت عوض میشه

اسمش زمینی نو از اکهارت تول هست 

اگه کتاب صوتی گوش میدی کانالشو تو تلگرام بفرستم

اینارو من درک میکنم 

منم سختی های وحشتناکی کشیدم

بنظر من سختی باعث بیداری میشه

من اگه اون سختی هارو نمیکشیدم و همه باورا و اعتقاداتم از بین نمیرفت و سقف اسمون رو سرم خراب نمیشد نمیرفتم سراغ جواب

تو ام اگه سختی نمیکشیدی و این حرفارو اینجا نمیزدی هیچوقت به فکر کنترل نفس نمی افتادی

منم همیشه دلم میخواست چند نفر بمیرن خیلی بخاطرشون اذیت شدم برا همین درکت میکنم

اما وقتی بتونی ذهنتو کنترل کنی به قدری تغییر میکنی که این چیزا برات بی ارزش میشن

من اون مشکلاتم هنوزم هست ولی دیگه خیلی قوی تر از اونا شدم

اینایی که میگی خواب ها و فکر های گذشته، همشون نوار های ضبط شده ای هستن که تو ذهنت ذخیره شدن و هی میری دوباره پخششون میکنی این کار نفسه 

اما روحت میتونه مانع پخشش بشه. این کار با تمرین ممکنه

از نظر علمی هم ثابت شده. من توی کامپیوتر شبکه عصبی مصنوعی خوندم که از روی مغز طراحی شده برای همین با نحوه کار مغز تا حدودی آشنا هستم

مغز از یه سری شبکه عصبی تشیل شده که با هم در ارتباطن

بعضی از ارتباط ها قوی هستن

بعضی ها ضعیف

وقتی ما شروع میکنیم مثلا تمرین دوچرخه سواری میکنیم ، شبکه ها ارتباطات رو برای دوچرخه سواری قوی تر میکنن و بزرگتر میشن

هر چی بیشتر تمرین کنی اون ارتباط قوی تر میشه تا جایی که انقد ر قوی میشه که بدون فکر کردن میتونی اون کار رو انجام بدی

همههههه کار هایی که با تکرار و تمرین انجام میشن همینن

این فکرای منفی هم همینطوری هستن ما انقدر اینارو تکرار کردیم که ارتباطشون قوی شده و اون خاطره بد همیشه دم دستمونه

باید انقدر تمرین کنیم و اون رو پس بزنیم تا اون ارتباط ضعیف شه. وقتی ضعیف شد میفهمی چقدر بی اهمیت بوده و از شرش خلاص میشی