2777
2789
عنوان

با تجربه ها

37 بازدید | 3 پست

سلام. من  فارغ التحصیل شدم و سمنان میخوندم حالا میخام همزمان با طرحم، دوسال بخونم دوباره کنکور بدم برا پزشکی خودم ترکم اذربایجانم با یکی ک ۲۰ سالشه( سمنانی ، ماشین داره، اهل نماز و روزه، پولدار،منطقی و اروم ولی وابسته خونوادش ب اقتضای سنش)و من ۲۳ سالمه(خیلی منطقیم قشنگ میدونم کجا چیکار کنم فقط باهاش دست دادم و خوش سلیقه خوش پوش و خوشگلم خیلی منو قبول ده تعریف میکنه ازم)۴ ماهه آشنا شدیم قبل من یک دوس دختر داشت(۲ماهه باهم بودن و دختره با یکی دیگه خوابید از چش این افتاد) ک دختره بهش گف اگه ب قصد ازدواج حرف میزنی ادامه بدیم اینم قبول نکرده بود درنتیجه کات کردن حالا اولش ب منم گف قصد ازدواج ندارم فقط دوستیه ولی تو طول رابطه شروع کرد راجب ازدواج نمیدونم معیار پرسید و حتی سوالای مختلف در قالب اگه شوهرت اینجوری باشه ک بیشتر شبیه خصوصیات خودش بود سوال میپرسید میگف واکنشت چی میشه چیکار میکنی خلاصه منم هوایی شدم گفتم شاید نظرش  عوض شده و نامحسوس میپرسه و منو درنظر گرفته.قرار بود این هفته برای کارایه فارغ التحصیلی برم سمنان همو ببینیم و از اولش رابطمون جوری بود چون وابسته نشده بودم گفتم احتمالا مرداد تمومه چون بعدش همو نمیبینیم. گذشت وابستم شد  و میگف خیلی دوستم داره اینا و ب خاطر یک ماه کارورزی رفته بودم کلی بیرون میرفتیم اینا. دیشب ی سوالی راجب خواستگاری پرسیدم ک اگه خواستگار بیاد چیکار میکنی گف هیچی مناسبت بود مانعت نمیشم.  منم گفتم ب خاطر کسی ک رابطه ای ک ته نداره وقتمو هدر نمیدم میخام کنکور بخونم برام مهمه اونم گف ب خاطر دوری مکانی آینده ای رو باهات تصور نمیکنم قصد ازدواج ندارم براهمین. دیگه سرسنگین شدم اونم سر سنگین شده حرف میزنیم ولی مث قبل با شور و ذوق نه امشبم بازم سوالات ازدواجی پرسید راجب دستپخت و دعوا با شوهر . نظرتون این هفته رفتم برم ببینمش کات کنم پشت گوشی یا برم بیرون کات کنم از اونورم منتظرمه از دانشگاه خبر بدن برم میگه بیا ببینمت دلم تنگ شده چیکار کنم بنظرتون از دیشب دلم گرفته گریه کردم

من بودم کات،از سنش خیلی کمتر می فهمه و تکلیفش با خودش معلوم نیست در واقع ب سن و پختگی برای ازدواج نرسیده...ادم مگه با سوال می تونه بفهمه طرفش تو شرایط چیکار می کنه؟یاد دوستیای ده سالگیم افتادم می پرسیدیم چ رنگی دوست داری اگه دوستمون می گفت مثلا صورتی بال در میاووردیم 😁 می گفتیم اخر تفاهمیم 

به دوش من بگذار ای سرود صبح "ودا"‌ها🍃تمام وزن طراوت را🍃که من🍃دچار گرمی گفتارم
من بودم کات،از سنش خیلی کمتر می فهمه و تکلیفش با خودش معلوم نیست در واقع ب سن و پختگی برای ازدواج نر ...

مبدونی شرایطتش خوب بود پسر خوبیم بود ولی ب من میگف دوست دارم عاشقت نیسم و قصد ازدواج ندارم حتی میگف دوس ندارم همکلاسیای دخترم ببینه بااینکه باهاشون رابطه ای نداشت. ی چیز میپرسم واقعا دوسم داشت زمین و زمان بهم می دوخت و سعی میکرد ب دستم بیاره ؟چون خیلی امروز راحت کات کرد من خواستم کات کنیم هیچ تلاشی نکرد ب راحتی قبول کرد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مبدونی شرایطتش خوب بود پسر خوبیم بود ولی ب من میگف دوست دارم عاشقت نیسم و قصد ازدواج ندارم حتی میگف ...

اون دنبال حسی مثل عشق بوده...احتمالا ب کسی حس پبدا کرده...ولش کن...ب کسی فکر کن که عاشقت باشه...بیخود ذهنتو واسه کسی که داره ب دهن خودش می گه برای ازدواج نمی خوامت چرا درگیر می کنی؟

به دوش من بگذار ای سرود صبح "ودا"‌ها🍃تمام وزن طراوت را🍃که من🍃دچار گرمی گفتارم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792