مثلا اومده بود دخترمو ببینه دعا آورده بود گذاشته بود زیر سنگ. شوهر زود دید بهم اومد گف چهار چشمی حواسم بهش باشه . هر چی هم آورده بود نخوردیم. شوهرم زود رف با اون یکی خواهرش دعارو ب دعا نویس نشون دادن میگه درباره ی بستن زبان خواهرشوهرای خودش بوده مربوط ب ما نمیشده..... ولی خب مگه سنگ قحطی بوده از یه شهر دیگه پاشده اومده شهر ما دعاشو بزاره دم در خونه ما!!!
حالا بنظرتون ب روی خواهرشوهرم بیاریم ک همچین کاری کرده ما فهمیدیم یا بیخیالش بشیم
خدا عقل و اختیار داده و هر کس مسئول زندگی خودشه بببن جادو تو زندگی هیچ کس تاثیر نداره مگه این ...
باورت میشه من از همین خانوم که میدونستم مشکل داره با شوهرم و خانواده اش میدونستم چش دیدن ما رو نداره وقتی بی دلیل اومد خونم وشکلات در اورد داد بخورم یه. آن از ذهنم خطور کرد دعا این چیزا باش ولی همون لحظه گفتم بابا بی خیال خوردم خوردم همان گرفتار شدن همانا قربون خدا برم چرا اجازه میده نمیدونم الله وعلم واقعا شیطان این زن
سلام کاربرsedajan خیلی دنبالتون میگردم ولی پیداتون نمیکنم لطفا اگه با کاربری جدید اومدید خواهشا پیام بدید
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اره خودمم فهمیدم شوهرم یه کم خجالت زده شده بود اومده میگه نری پیش خونوادت بگیاا
منم دقیقا مثل توام... تنها دلیلش رو هم حسادت ب زندگیم میدونن وگرنه چکارشون کردم... شوهرم دیگ مث سابق بهشون سواری نمیده الان هرموقع میان دعا میارن اونسری ک اومده بودن روسریم کلا ناپدید شد